دانشگاه بوعلی سینافصلنامه مطالعات اقتصادی کاربردی ایران2322-25302820140220sokhan(num 8)سخن سردبیر(شماره هشتم)11860FAJournal Article20140920دانشگاه بوعلی سینافصلنامه مطالعات اقتصادی کاربردی ایران2322-25302820140220The effects of household characteristics on consumer spending application of pseudo-panel data modelingبررسی اثرات ویژگی های خانوار بر مخارج مصرفی (کاربردی از مدل سازی داده های شبه پانل)112592FAحسینراغفراستادیار دانشگاه الزهرامیرحسینموسویاستادیار دانشگاه الزهرازمزمسادات اصلدانش آموخته اقتصاد دانشگاه الزهراJournal Article20130626For developing nations, there is a dearth of genuine panel Data where specific individuals are followed over time. However, cross-section surveys are often carried out on a regular basis leading to multidimensional data that constitutes what is called a ‘pseudo-panel.’ Deaton (1985) Suggests that these pseudo-panels can be used to track cohorts, where a cohort is depend as “a group with fixed membership, individuals of which can be identified as they show up in the surveys.Collado (1997) show that dynamic models may also be consistently estimated using pseudo-panel data. In This study this model applied by 11 time periods and 8 cohorts and in the results presented in this paper estimates are presented base on a pseudo-panel data set over time Showed the sensitivity a set of observable household and community characteristics on consumption expenditures dynamics by one cohort and one time period and has created A powerful method for Survey the characteristics of households and Control over time.در بسیاری از کشورهای در حال توسعه دادههای تلفیقی که در آن افراد در طول زمان دنبال شوند، وجود ندارد. بررسی و ردیابی دادههای مقطعی بهطور منظم در طول زمان باعث بهوجود آمدن دادههای چندبعدی شبه پانل میشود که در بررسی رفتار کوهرتها بهکار میروند. در این مقاله با استفاده از دادههای 11 دورهی زمانی (89-1379) و 8 کوهرت که بر اساس گروههای سنی تشکیل شده است با بهکارگیری روش شبه پانل اقدام به بررسی تأثیر ویژگیهای خانوار بر پویایی مخارج مصرفی در هر گروه شده است. نتایج حاکی از آن است که بررسی دادههای شبه پانل در طول زمان، اثر ویژگیهای سرپرست خانوار را بر پویایی مخارج مصرفی در یک کوهرت و دریک دوره نشان داده و یک روش قدرتمند برای بررسی ویژگیهای سرپرست خانوار و کنترل آنها در طول زمان ا یجاد کرده است.دانشگاه بوعلی سینافصلنامه مطالعات اقتصادی کاربردی ایران2322-25302820140220Investigation on importance of relative consumption and risk aversion in consumption expenditures of Iranian households by GMM approachبررسی اهمیت مصرف نسبی و ریسکگریزی در الگوی مصرفی خانوارهای ایرانی با استفاده از روش گشتاورهای تعمیم یافته1331593FAرضاروشندانشجوی دکتری اقتصاد دانشگاه سیستان و بلوچستانمصیبپهلوانیدانشیار اقتصاد دانشگاه سیستان و بلوچستانمحمدنبیشهیکی تاشاستادیار اقتصاد دانشگاه سیستان و بلوچستان0000-0001-6541-3189Journal Article20130803The studies show that the most important feature of gross domestic production is consumption. Hence, recognizing of factors that influence it, are very important. This article investigates importance of relative consumption (envious phenomenon) and relative risk aversion in consumption expenditures of Iranian households. For empirical study, at first, we constructed two weighted portfolio of the main assets return that households hold them. For estimating of coefficient of importance of relative consumption and coefficient of relative risk aversion in consumption, we used Generalized Method of Moments (GMM) with instrumental variables for 1979-2012 period. The results indicate that coefficient of envious effect is about 65 percent. This evidence shows that relative consumption is important for Iranian households and envious phenomenon is almost high between Iranian households. Furthermore, the results of estimated equations show that coefficient of relative risk aversion is between 0/59 to 0/74, That it indicates relative risk aversion is significant but it isn’t very severe. مطالعات نشان میدهد که عمدهترین جزء تولید ناخالص داخلی کشور مصرف میباشد. از اینرو، شناخت عوامل تأثیرگذار بر آن از اهمیت بالایی برخوردار است. مقالهی حاضر، اهمیت مصرف نسبی یا پدیده چشمهمچشمی در مصرف و ریسکگریزی نسبی بین خانوارهای ایرانی را مورد بررسی قرار میدهد. برای انجام مطالعهی تجربی، ابتدا دو پرتفوی موزون حاوی عمدهترین داراییهایی که خانوارها در سبد داراییهای خود نگهداری میکنند، ساخته شده است. سپس، برای برآورد ضرایب اهمیت مصرف نسبی و ریسکگریزی از روش گشتاورهای تعمیم یافته بههمراه متغیرهای ابزاری و دورهی زمانی 1390- 1357 استفاده شده است. نتایج حاصل نشان داد که که ضریب اهمیت مصرف نســبی یا اثر چشمهمچشمی در بین خانوارهای ایرانی بهطور متوسط برابر 65/0 میباشد که این عدد بیانگر وجود اهمیت بالای مصرف نسبی در الگوی مصرفی خانوارهای ایرانی میباشد. همچنین، ضریب ریسکگریزی نسبی نیز در محدوده 59/0 تا 74/0 قرار دارد که گویای وجود ریسکگریزی معنیدار اما نه خیلی شدید در الگوی مصرفی خانوارهای ایرانی است.دانشگاه بوعلی سینافصلنامه مطالعات اقتصادی کاربردی ایران2322-25302820140220Comparison of performance of fuzzy autoregressive integrated moving average and fuzzy neural network to forecast economic growth in Iranارزیابی و مقایسه عملکرد مدل رگرسیون خودبازگشتی میانگین متحرک انباشته فازی و شبکه عصبی فازی در پیش¬بینی رشد اقتصادی ایران3352590FAمنصورزراء نژاداستاد اقتصاد دانشگاه شهید چمران اهوازمسعودخداپناهاستادیار اقتصاد دانشگاه شهید چمران اهوازپویانکیانیدانشجوی دکتری اقتصاد دانشگاه تبریزصلاحابراهیمیدانش آموخته کارشناسی ارشد اقتصاد دانشگاه شهید چمران اهوازJournal Article20130507Since multivariate econometric forecasting encounters with much restriction, using univariate models seems to be a proper alternative approach. But most of these methods require large amounts of data to achieve a good result. Fuzzy regression approach which uses the fuzzy numbers for modeling and prediction needs less data compare to nonfuzzy approaches. In this study, fuzzy autoregressive integrated moving average (FARIMA), which combines autoregressive integrated moving average (ARIMA) with fuzzy regression has been used. The forecasting performance of this model has been compared with prediction performance of ARIMA and adaptive neural-fuzzy inference system (ANFIS) methods to forecast economic growth in Iran during the period 1960 to 2002. The forecasting performances of these models have then been compared to forecast economic growth for the period 2003 to 2010 using the criteria of RMSE, MAE, MAPE and TIC. The results of the study showed that FARIMA model has the best performance, and ANFIS method suggests better forecasting that ARIMA.پیشبینی براساس مدلهای چندمتغیری اقتصادسنجی با محدودیتهایی زیادی همراه است، بنابراین یک روش جایگزین استفاده از مدلهای تک متغیری است. اما اکثر روشهای تکمتغیری برای حصول به نتیجه خوب نیاز به دادههای زیادی دارند. روشهای رگرسیون فازی بهدلیل فازی در نظر گرفتن اعــداد، برای مدلسازی و پیشبینی معمولاً نیاز به دادههای کمتری دارند. از اینرو در این مطالعه کارایی روش رگرسیون خودبازگشتی میانگین متحرک انباشته فازی (FARIMA) که ترکیبی از روش خودبازگشتی میانگین متحرک انباشته (ARIMA) و رگرسیون فـازی است با روشهای ARIMA و شبــکه عصبی فازی (ANFIS) در پیشبینی رشد اقتصادی ایران مقایسه میشود. برای تخمین مدل از دادههای دورهی 1338 تا 1380 استفاده شده است. سپس کارایی این مدلها در پیشبینی رشد اقتصادی ایران برای دروه 1381 تا 1388 با استفاده از معیارهای RMSE، MAE، MAPE و TIC ارزیابی و مقایسه شده است. مقایسه این معیارها حاکی از این است که بهترین عملکرد متعلق به روش FARIMA است. همچنین مدل ANFIS عملکرد بهتری نسبت به مدل ARIMA دارد.دانشگاه بوعلی سینافصلنامه مطالعات اقتصادی کاربردی ایران2322-25302820140220Underground Economy and its causes: a Case Study of Iranاقتصاد زیرزمینی و علت های آن: مطالعه موردی ایران5372594FAوحیدتقی نژاد عمراناستادیار گروه اقتصاد دانشگاه مازندرانمعصومهنیک پوردانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه مازندرانJournal Article20130705The underground economy is a phenomenon that all countries have to deal with it. The researches display that the size of activities in the underground economy are fairly large and these activities are the causes of the most economic disturbances; therefore, its estimation is important in the tax gap realization, the effectiveness of monetary and fiscal policies, economic growth and income distribution aspects. <br />At first, this study explains the concept of underground economy and its causes; then the unfavorable effects of the underground economy and its estimation methods are illustrated briefly. In empirical section, first the size of the underground economic activities for Iran from 1350 to 1389 was estimated by using monetary method in the three scenarios. Second, the impacts of some variables such as tax burden, inflation, income inequality, size of the government and the exchange rate gap on the underground economy have been investigated by econometric model. <br />The empirical results estimate the average size of the underground economy in the three scenarios 13.26, 15.05 and 15.71 percent of GDP, respectively. Furthermore, the estimation shows that the tax burden, inflation, the income inequality and the size of the government have significantly positive effects on the underground economy; in which, the tax burden has had the largest effect.اقتصاد زیرزمینی[1] پدیدهای است که همهی کشورهای جهان با آن مواجهاند؛ تحقیقات نشان میدهد که اندازه بخش زیرزمینی در بیشتر کشورها نسبتاً قابلتوجه بوده و فعالیتهای این بخش علت بسیاری از نابسامانیهای اقتصـادی است. برآورد اقتصاد زیرزمینی از جنـبه شناسایی شکـاف مالیاتی، اثربخشی سیاستهای پولی و مالی، رشد اقتصادی و توزیع درآمد اهمیت فراوانی دارد. در پژوهش حاضر نخست مفهوم اقتصاد زیرزمینی و عوامل اثرگذار بر آن بیان گردید. سپس پیامدهای نامساعد اقتصاد زیرزمینی بر اقتصاد و مطالعات تجربی در حوزهی اقتصاد زیرزمینی جمعبندی شد. این مطالعه در قسمت تجربی در گام نخست اندازه اقتصاد زیرزمینی ایران را طی دورهی 1350 تا 1389، به کمک روش پولی در سه سناریو، برآورد کرد. سپس در گام دوم، اثرگذاری متغیرهایی مانند بار مالیاتی، تورم، نابرابری درآمد، اندازه دولت و شکاف نرخ ارز را در قالب یک مدل اقتصادسنجی بررسی کرد. نتایج تجربی میانگین اندازه اقتصاد زیرزمینی را در سه سناریو بهترتیب 26/13، 05/15 و 71/ 15 درصد از تولید ناخالص داخلی برآورد کرد. همچنین برآورد مدل نشان داد که متغیرهایی چون بار مالیاتی، تورم، نابرابری درآمد، اندازه دولت همگی بر اندازه اقتصاد زیرزمینی ایران اثر مثبت و معنیداری دارند؛ در میان این عوامل، بار مالیاتی بیشترین اثر را بر اقتصاد زیرزمینی داشته است. <br /> <br /> دانشگاه بوعلی سینافصلنامه مطالعات اقتصادی کاربردی ایران2322-25302820140220Analysis of the barriers for innovation policy-making effectiveness in Iran: an Institutional Approachتحلیل موانع نتیجه بخشی سیاست گذاری نوآوری در ایران از منظر نهادی7389595FAفرشادمومنیعضو هیأت علمی دانشکده اقتصاد، دانشگاه علامه طباطباییپریساعلیزادهدانشجوی دکتری مدیریت تکنولوژی، دانشگاه علامه طباطباییJournal Article20130630In this paper we have a closer look at the required institutional framework for the effectiveness of science, technology, and innovation policies, in order to underline the incremental transition toward creating or strengthening required institutions. To do this, the conditions of two important criteria; those are, the level of institutional capabilities and S&T capabilities are evaluated. Having defined the position of Iran as a country of fragile institutional capabilities and mediocre S&T capabilities, similar countries' experiences leads us to a general guide for innovation policy-making; that is, improving business Research and Development (R&D) through recombination of S&T capabilities. In this regard, some of the most important institutional barriers are: ignoring the importance of business R&D for economic development, weakness of legal standards, not developed financial systems, lack of suitable business infrastructure, adverse economic circumstances, lack of flexible organization to support different target groups of businesses, and excess regulations. Each of these barriers could be removed using appropriate solutions.در این مقاله تلاش میشود با نگاهی عمیقتر به چهارچوب نهادی موردنیاز برای نتیجهبخشی سیاستهای علم، فناوری و نوآوری کشور، حرکت تدریجی در جهت ایجاد یا تقویت نهادهای لازم مورد تأکید قرار گیرد. بدینمنظور وضعیت دو معیار مهم یعنی سطح قابلیتهای نهادی و قابلیتهای علمی و فناورانه در مورد ایران سنجیده میشود. با تعیین جایگاه ایران بهعنوان کشوری با سطح قابلیتهای نهادی محدود و شکننده و همچنین قابلیتهای علمی و فناورانه متوسط، با مراجعه به تجارب کشورهای مشابه، دستورالعمل کلی قابل تجویز برای سیاستگذاری نوآوری عبارت است از افزایش در تحقیق و توسعه (R&D) شرکتهای تجاری از طریق بازترکیب قابلیتهای علمی و تکنولوژیک. در این راستا، تعدادی از مهمترین موانع نتیجهبخشی سیاستگذاری نوآوری از منظر نهادی عبارتند از: عدمتوجه دولت به سرمایهگذاری شرکتهای تجاری در تحقیق و توسعه برای توسعه اقتصادی، استانداردهای قانونی ضعیف، نظامهای مالی توسعهنیافته، فقدان زیرساخت مناسب کسب و کار، شرایط اقتصادی نامساعد، فقدان سازمانهای منعطف و مستقل برای حمایت از گروههای مختلف شرکتهای تجاری، وضع قوانین زائد و دست و پا گیر که هریک از موانع فوق با استفاده از راهکارهای مناسب قابل رفع هستند. دانشگاه بوعلی سینافصلنامه مطالعات اقتصادی کاربردی ایران2322-25302820140220Investigation and Forecasting of the Effects of Exchange Rate Increase on Major Macroeconomic Variables of Iran (1976-2014)بررسی اثر افزایش نرخ ارز بر متغیرهای عمده¬ی اقتصاد کلان ایران در چهارچوب یک الگوی اقتصادسنجی کلان ساختاری91113596FAهادیغفاریعضو هیأت علمی دانشگاه پیام نورعلیچنگی آشتیانیعضو هیأت علمی دانشگاه پیام نورمهدیجلولیکارشناس اداره امور مالیاتی استان مرکزیJournal Article20130706<span>In this study, we aim to investigate and forecast the consequences of exchange rate increase on major macroeconomic variables of Iran during 1976-2014. For this purpose, we used a short scale structural macro-econometric model which has been estimated by the new co-integration approach. The results show that the negative effects of a graduate increase in exchange rate is less than the same effects in a sudden increase in exchange rate. In the first scenario (sudden increase in exchange rate), inflation rate, economic growth rate and unemployment rate will reach to %21.6, %4.7 and %8.6 respectively in the first year after shock. In the second Scenario (graduate increase in exchange rate), inflation rate, economic growth rate and unemployment rate will reach to %17.2, %4.99 and %7.4 respectively in the first year after shock.</span>در این تحقیق به بررسی اثر افزایش نرخ ارز (شوک ارزی) بر متغیرهای عمده اقتصاد کلان (رشد اقتصادی، نرخ تورم و نرخ بیکاری) در چهارچوب یک مدل اقتصادسنجی کلان ساختاری پرداخته شد. نتایج دال بر آن است که در حالت افزایش تدریجی نرخ ارز، اثرات زیانبار افزایش نرخ ارز بر متغیرهای عمدهی اقتصاد کلان، کمتر از حالتی است که نرخ ارز به یکباره افزایش یابد زیرا در حالت افزایش تدریجی، اقتصاد بهتر میتواند خود را تعدیل نماید ولی در حالت افزایش یکباره، در سالهای نخست شوک، اقتصاد سرعت و قدرت تعدیل و مقابله با این شوک را ندارد و برای تعدیل به زمان نیاز دارد. در سناریوی اول که نرخ ارز یکباره در سال 1388 افزایش مییابد، نرخ تورم در سال اول شوک به 6/21 درصد و نرخ رشد اقتصادی به 7/4 درصد و نرخ بیکاری نیز به 6/8 درصد میرسد. طبق سناریوی دوم، قیمت نرخ ارز بهصورت تدریجی طی 5 سال افزایش می یابد، در سال اول شوک تدریجی نرخ تورم به 2/17 درصد و نـرخ رشـد تولید به حدود 99/4 درصد میرسد و نـرخ بیکاری تغییر چندانی نمیکند و به 4/7 درصـد میرسد. دانشگاه بوعلی سینافصلنامه مطالعات اقتصادی کاربردی ایران2322-25302820140220Economic Evaluation of Solar Power and Fossil Energy in a House in Mashhadارزیابی اقتصادی انرژی برق خورشیدی (فتوولتائیک) و برق فسیلی در یک واحد خانگی در شهرستان مشهد115136597FAمصطفیسلیمی فراستاد اقتصاد دانشگاه فردوسی مشهدمحمدحسینمهدوی عادلیاستاد اقتصاد دانشگاه فردوسی مشهدحبیبرجبی مشهدیاستاد برق دانشگاه فردوسی مشهداعظمقزلباشکارشناس ارشد اقتصاد انرژی دانشگاه فردوسی مشهدJournal Article20130512The need to use of renewable energies to achieve the more electrical energy production, is one of the most important and most basic fields to find the new resources of renewable energies. Among these resources, solar energy, for many reasons such as easy access and convenience of becoming electrical energy and so on, have more utility. Today, with economic and mass production of solar cells or photovoltaic (PV) system, the use of solar energy has been highly regarded to supply the energy needs of buildings and their independence and even sales the excess of that needed to power companies. <br />In this study the feasibility of using a photovoltaic system to supply the electrical charge required for a residential unit in Mashhad city, has been investigated. For this purpose, technical - economic analysis of the use of this system has been analyzed using the COMFAR Software. <br />The results show that providing the use of photovoltaic systems, the internal rate of return in a residential unit on an average consumption of 400 units per month is equal to 19.15 percent and capital return period is 9 years and net present value is equal to 733.14 million rials.نیاز به استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر برای رسیدن به تولید انرژی الکتریکی بیشتر، یکی از مهمترین و اساسیترین زمینهها برای یافتن منابع جدید انرژیهای تجدیدپذیر است. در بین این منابع، انرژی خورشیدی به دلایل زیادی از قبیل: دسترسی آسان و سهولت تبدیل شدن به انرژی الکتریکی از مطلوبیت بیشتری برخوردار است. امروزه با تولید انبوه و اقتصادی انواع سلولهای خورشیدی یا فتوولتائیک (PV)، استفاده از انرژی خورشیدی برای تأمین نیاز انرژی ساختمانها و استقلال آنها و حتی فروش مازاد از نیاز آن به شرکتهای برق بسیار مورد توجه قرار گرفته است. در این تحقیق امکانسنجی استفاده از یک سیستم فتوولتائیک بهمنظور تأمین بار الکتریکی موردنیاز یک واحد مسکونی در شهر مشهد بهعنوان موردی از مصارف خانگی ، مورد بررسی قرار گرفته است. برای این منظور، آنالیز فنی- اقتصادی استفاده از این سیستم با استفاده از نرم افزار کامفار (COMFAR)، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج این تحقیق نشان میدهد که در صورت استفاده از سیستم فتوولتائیک با میزان سرمایهگذاری 90 میلیون ریال، نرخ بازدهی داخلی در یک واحد مسکونی با متوسط مصرف KWH400 در ماه برابر با 15/19 درصداست و دوره بازگشت سـرمایه 9 سال و نیز خالص ارزش فعلی به میزان 733,14 میلیون ریال میباشد.دانشگاه بوعلی سینافصلنامه مطالعات اقتصادی کاربردی ایران2322-25302820140220Firm size, labor probability and new firm's exit In manufacturing industries of Iranاندازه بنگاه، بهره وری نیروی کار و خروج بنگاه های جدیدالورود صنایع تولیدی ایران137159598FAمحمدعلیفیض پوراستادیار گروه اقتصاد دانشگاه یزدعباسرضایی نوجینیکارشناس ارشد اقتصاد دانشگاه یزدJournal Article20130714Firm’s exit is of the main indicators that can with two look illustrate the economic situation in every country. On one hand, it can be considered as the ravages in economyand on the other hand, replacement of old firms by new firms is reflection of economic dynamism. In this manner, firm exit can be evaluated by different criteria and life duration is one of the most important of this indicators. However, firm exit occurs under the influence of several factors and productivity is the most important factor that can explain the exit phenomena, especially for the new firms. Nevertheless, emphasis on SMEs as the main policies for job creation as well as exit the bulk of them, this questionthat whatare the impact of firm's size on labour productivity and thus the probability of exit? has been caused, and hence, answer to this question is the main purpose of this article. For this purpose, a new manufacturing firm during 1995 – 1999 periods has been studiedin Iran. Using panel data econometric as well as Cox proportional hazard model, the rsults indicate that labor productivity is affected by firm size and this in turn has had a significant effect on the exit of new firms.خروج بنگاه از فعالیت اقتصادی از عمدهترین شاخصهایی است که میتواند با دو نگاه وضعیت اقتصادی هرکشور را تداعی نماید. از یک سو، خروج بنگاه بهعنوان نابسامانی در وضعیت اقتصادی تلقی گردیده و از سوی دیگر، نمایانگر پویایی هر اقتصاد است. بر این اساس، خروج بنگاه را میتوان با معیارهای مختلفی مورد سنجش و ارزیابی قرار داد و دوره حیات از این معیارها است. علاوه بر آن، خروج بنگاه تحت تأثیر عوامل متعددی است و در این میان، بهرهوری عمدهترین عاملی است که میتواند آن را تبیین نماید. این در حالی است که تأکید بر بنگاههای کوچک و متوسط بهعـنوان اصلیترین سیاست اشتغالزایی از یک سو و خروج بخش عمدهای از آنها از سوی دیگر این سؤال که: تأثیر اندازه بنگاه بر بهرهوری و در نتیجه احتمال خروج بنگاه چیست؟را تداعی نموده و پاسخ به آن هدف اصلی این مقاله است. با بررسی بنگاههای جدیدالورود صنایع تولیدی ایران در هر یک از سالهای 1379- 1375و پیگیری آنها پس از پنج سال (حداکثر تا سال 1384)، همچنین استفاده از مدل پنل دیتا برای بخش نخست و مدل مخاطره کاکس برای بخش دوم سوال فوق، نتایج این پژوهش نشان میدهد بهرهوری نیروی کار تحت تأثیر اندازه بنگاه بوده و این به نوبه خود تأثیر معنیداری بر خروج بنگاههای جدیدالورود از صنعت بر جای گذاشته است.دانشگاه بوعلی سینافصلنامه مطالعات اقتصادی کاربردی ایران2322-25302820140220Effect of HDI on Dropping out in Iran Education System (Case Study in Iran Provinces)اثر توسعه انسانی بر افت تحصیلی دانش آموزان (مطالعه بین استانی در ایران)161179599FAصالحقویدلاستادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد فیروزکوهفاطمهدرویشیدانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد فیروزکوهJournal Article20130722Aim of this paper is identify and effect of HDI on dropping out in Iran education system for male and female. For this purpose we use panel data model with 30 provinces during 2001- 2008. In this research dependent variable is dropping out rate and explanatory variables are "HDI" "income per capita", "unemployment rate" and family size. The result shows that the HDI has a remarkably negative effect on education dropping out rate. If we assume that the income per capita to be a proxy for poverty contrast, decreasing of poverty (increase income per capita) has a positive effect on education dropping out rate, for male is more than female. The unemployment rate has a positive effect on education dropping out rate in male group and not in female. In stylus fact it is true, because in high unemployment economics the wage decreasing and son is the first person for work in family. هدف این تحقیق اندازهگیری اثر شاخص توسعه انسانی بر افت تحصیلی دانشآموزان در بین استانهای کشور است. روش تحقیق برآورد یک مدل اقتصادسنجی با استفاده از دادههای پنل دیتا است که مقاطع استانهای کشور و دورهی زمانی سالهای 1380-1387 می باشد. در این پژوهش افت تحصیلی متغیر وابسته و شاخص توسعه انسانی متغیر سیاستی تحقیق است و متغیرهای درآمد سرانه، نرخ بیکاری و بعد خانوار متغیرهای کنترلی هستند. نتایج نشان میدهد که "شاخص توسعه انسانی" تأثیر منفی و قابل توجهی بر افت تحصیلی مردان و زنان دارد. اگر درآمد سرانه نیز بهعنوان شاخص معکوس فقر اقتصادی در نظر بگیریم، کاهش فقر (افزایش درآمد سرانه) باعث کاهش افت تحصیلی نیز میشود. اثر درآمد سرانه برای مردان بیشتر از زنان است، به عبارت دیگر با کاهش درآمد خانوار، احتمال ترک تحصیل پسر خانواده بیشتر از دختر است. نرخ بیکاری بر افت تحصیلی مردان اثر مثبت دارد در حالی که در مورد زنان معنا دار نیست. این نتیجه با واقعیت جامعه همخوانی دارد زیـرا با افزایش بیکاری در جامعه، معیشت خانواده کاهش مییابد و اولین فردی که میبایست در چنین شرایطی به سرپرست خانواده کمک کند فرزند پسر است. نتیجه آخر اینکه افزایش بعد خانوار موجب افت تحصیلی در بین تمام دانشآموزان (مرد و زن) می شود.دانشگاه بوعلی سینافصلنامه مطالعات اقتصادی کاربردی ایران2322-25302820140220Impact of Shocks of trade liberalization on economic growth And Assessment their symmetry and asymmetry (Case of Iran: 1976 to 2011)آثار شوک¬های آزادسازی تجاری بر رشد اقتصادی ایران و ارزیابی تقارن و عدم تقارن آنها (موردکاوی ایران: 1355 تا 1390)181204600FAسهرابدل انگیزاناستادیار گروه اقتصاد دانشگاه رازی0000-0001-8392-1996مریمبهزادی فرکارشناس ارشد اقتصاد دانشگاه رازیJournal Article20130914According to constraints facing the countries in adopting different strategies to trade liberalization and different effects on economic growth, what is important, the effects of trade liberalization in different fields be stable and create sustainability capacity in economic growth rate. This means that if some of these liberties be canceled after trade liberalization, country has economic growth or the economic growth speed is reduced? This indicate that trade liberalization can have different effects on economic growth. This study is an attempt to assess symmetric or asymmetric positive and negative shocks of trade liberalization on economic growth. Study type is descriptive and based on relationships between variables. There are three indicators for trade liberalization: degree of openness of the economy (GDP / (exports + imports)), import share from GDP and the share of non-oil exports from GDP without oil. Equations are estimated method GMM with the condition the dependent variable CGMM or method moving moments conditional for the period 1376 to 2011. The results show trade liberalization and economic growth in Iran have positive and meaningful relation. Positive shocks increase economic growth and negative shocks will be less growth. Effects of negative shocks Is Meaningful larger from Positive shocks. So we can say effects of positive and negative shocks of trade liberalization on economic growth are asymmetric. With the abolition of trade restrictions, was achieved growth is destroyed with a higher severity. Hence should be tried at the accurate recognition and removing export restrictions in order to improve economic growth.با توجه به محدودیتهای پیشروی کشورها در اتخاذ استراتژیهای متفاوت آزادسازی تجاری و اثرات متفاوت آن بر رشد اقتصادی، آنچه اهمیت دارد این است که اثرات حاصل از آزادسازی تجاری در حوزههای متفاوت پایدار بوده و ظرفیتهای ماندگاری را در نرخ رشد اقتصادی ایجاد کند. یعنی اگر پس از آزادسازی تجاری بخشی از این آزادیها لغو شود، کشور دارای رشد اقتصادی است یا از سرعت رشد اقتصادی کاسته میشود؟ این موضوع بیانگر آن است که آزادسازی تجاری میتواند دارای اثرات متفاوتی بر رشد اقتصادی باشد. این مطالعه تلاشی برای ارزیابی متقارن یا نامتقارن بودن آثار شوکهای مثبت و منفی آزادسازی تجاری بر رشد اقتصادی است. نوع مطالعه توصیفی و مبتنی بر روابط بین متغیرها است. سه شاخص آزادسازی تجاری، درجه باز بودن اقتصاد (GDP /(صادرات + واردات))، سهم واردات از GDP و سهم صادرات غیر نفتی از GDP بدون نفت است. روش برآورد معادلات GMM با اعمال شرط برای متغیر وابسته [1]CGMM یا روش گشتاورهای متحرک شرطی و برای دورهی زمانی 1355 تا 1390 است. نتایج نشان میدهد آزادسازی تجاری و رشد اقتصادی در ایران رابطه مثبت و معنیداری دارند. شوکهای مثبت رشد اقتصادی را بیشتر و شوکهای منفی رشد را کمتر خواهند نمود. آثار شوکهای منفی بهصورت معنیداری از شوکهای مثبت بزرگتر است. لذا میتوان گفت در اقتصاد ایران آثار شوکهای مثبت و منفی آزادسازی تجاری بر رشد اقتصادی نامتقارن است. به محض کنارگذاردن رژیمهای لیبرال، رشد حاصل شده با شدت بیشتری از دست میرود. از این رو باید در شناخت دقیق و برداشتن محدودیتهای صادراتی بهمنظور بهبود رشد اقتصادی اهتمام ورزید. <br /> <br />