دانشگاه بوعلی سینا
فصلنامه مطالعات اقتصادی کاربردی ایران
2322-2530
2322-472X
7
25
2018
04
21
سیاست پولی بهینه و بازار کار: یک الگوی تعادل عمومی پویای تصادفی
1
28
FA
موراشین
جوان
دانشجوی دکتری اقتصاد پولی دانشگاه الزهرا
moorashin.javan@yahoo.com
زهرا
افشاری
استاد گروه اقتصاد دانشگاه الزهرا
afsharizah@gmail.com
حسین
توکلیان
استادیار گروه اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی
tavakolianh@gmail.com
10.22084/aes.2017.13425.2444
امروزه بسیاری از سیاستگذاران از الگوهای نوکینزی بهعنوان چارچوبی برای تحلیل نوسانات استفاده میکنند؛ بنابراین بسیاری از بانکهای مرکزی نسخههای متوسط از این مدل را بهعنوان بخشی از ابزار شبیهسازی و پیشبینی بکار گرفتهاند. زمانیکه الگوهای نوکینزی فقط قادر به نشان دادن نوسانات ارادی ساعات کار نیروی کار باشند و در آنها منبعی برای بیکاری وجود نداشته باشند، دچار چالش میشوند. لذا در این مطالعه سعی میشود که نسخهای از یک الگوی نوکینزی با یک بازار کار واقعی معرفی شود، بهطوریکه در آن به هر دو سمت نیروی کار (عرضه و تقاضا) جهت تعریف بیکاری توجه شود. سپس دلالتهای سیاست بهینه و قاعده ساده بهینه بررسی و با نتایج الگوی برآورد شده مقایسه میگردند. الگوی ارائه شده در این مقاله علاوه بر اختلالات بازار کالا به اختلالات بازار کار نیز توجه کرده است. همچنین در این الگو مارکآپ دستمزد شناسایی میشود و عدمتعادل در بازار کار با توجه به هردو سمت عرضه و تقاضای نیرویکار لحاظ میشود. با توجه به اینکه سیاستگذاری پولی در اقتصاد ایران از یک قاعده مبتنی بر نرخ بهره پیروی نمیکند، سعی میشود نوع تعدیلیافتهای از قاعده تیلور ارائه شود که در آن از یک قاعده نرخ رشد پایه پولی استفاده شود. نتایج قاعده ساده بهینه نشان میدهد که مقام پولی باید نسبت به نوسانات تولید بیشتر از نوسانات تورم قیمت واکنش نشان دهد. همچنین نتایج نشان میدهد که قاعده ساده بهینه در تخمین سیاست بهینه رمزی بهخوبی عمل کرده است، زیرا توابع واکنش آنی سیاست بهینه و قاعده ساده بهینه بسیار به هم نزدیک هستند.
سیاست پولی,بیکاری,چسبندگی اسمی,DSGE
https://aes.basu.ac.ir/article_2246.html
https://aes.basu.ac.ir/article_2246_e9d223ee2ffd2fb826744b1d7e982057.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
فصلنامه مطالعات اقتصادی کاربردی ایران
2322-2530
2322-472X
7
25
2018
04
21
نظریه ارزیابی اثر شوک نرخ بهره بر متغیرهای کلان اقتصادی در ایران با رویکرد الگوی FAVAR
29
54
FA
مهدی
فراهانی
دانش آموخته دکتری اقتصاد دانشگاه شیراز
farahani144@gmail.com
حسین
مرزبان
دانشیار بخش اقتصاد دانشگاه شیراز
dr.marzban@gmail.com
زهرا
دهقان شبانی
استادیار بخش اقتصاد دانشگاه شیراز
zahra_dehghan2003@yahoo.com
رضا
اکبریان
0000-0001-9814-7470
دانشیار بخش اقتصاد دانشگاه شیراز
rakbarian2014@gmail.com
10.22084/aes.2017.10703.2169
تعیین نرخ بهره صلاحدیدی، نرخ بهره بازار را در معرض شوکهـای مختلفی قرار میدهد. در این راستا، مقام پـولی میباید از دامنه و تأثیرگذاری شوکهای نامناسب ناشی از نرخ بهره صلاحدیدی بر متغیرهای کلان اقتصادی آگاه باشد تا متناسب با آن سیاستهای تدافعی یا حمایت کننده خود را به اجرا گذارد.در این پژوهش با استفاده یک نرخ بهره سایهای به نمایندگی از نرخ بهره بازار تحت الگوی خود توضیح برداری عاملی تعمیم یافته و با بهرهگیری از دادههای 120 متغیر اقتصاد کلان ایران طی دوره 1368 تا 1392 به این سؤال پاسخ داده شده که آیا ارتباط معناداری بین نرخ بهره مرجع سایهای و نرخ بهره صلاحدیدی وجود دارد؟ و اگر چنین باشد "در صورت بروز یک انحراف معیار شکاف، بین نرخ بهره صلاحدیدی از نرخ بهره مرجع سایهای، واکنش کانالهای انتقال چگونه خواهد بود؟" درخصوص پاسخ به سوال اول اینکه هر زمان شکاف نرخ سود بانکی از نرخ بهره مرجع سایهای به سمت صفر میل میکند، رشد اقتصادی افزایش مییابد، لذا به عنوان یک نظریه به سیاست گذار توصیه می شود نرخ بهره صلاحدیدی را نزدیک به نرخ بهره مرجع سایهای در نظر گیرد. در پاسخ به سوال دوم واکنش چهار کانال اصلی اقتصاد ایران نسبت به یک انحراف معیار شوک نرخ بهره مرجع سایهای از دو جنبه ماندگاری اثر و دوره اثرگذاری مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که، به لحاظ دوره اثرگذاری، کانال بازار سرمایه و نرخ ارز با انحراف حدود 1/0 درصد و کانال بازار سرمایه با 4/0 درصد انحراف از میانگین بهترتیب کمترین و بیشترین اثرگذاری؛ و به لحاظ ماندگاری اثر، کانال مسکن و کانال بانکی تقریباً مشابه یکدیگر عمل مینمایند.
نرخ بهره سایهای,نرخ بهره صلاحدیدی,الگوی FAVAR,الگوریتم EM
https://aes.basu.ac.ir/article_2247.html
https://aes.basu.ac.ir/article_2247_cf2ab32b6c8835f9262826a12ab65286.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
فصلنامه مطالعات اقتصادی کاربردی ایران
2322-2530
2322-472X
7
25
2018
04
21
تأثیر تکانههای پولی و مالی بر متغیرهای کلان اقتصادی ایران در رژیمهای نوسانی مختلف: رهیافت مارکوف سوئیچینگ DSGE
55
83
FA
لسیان
سعیدپور
دانشجوی دکتری اقتصاد دانشگاه ارومیه
saeidpour.lesyan@gmail.com
حسن
حیدری
استاد گروه اقتصاد دانشگاه ارومیه
heidari.hassan@gmail.com
حمیدرضا
فعالجو
استادیار گروه اقتصاد دانشگاه ارومیه
h.faaljou@urmia.ac.ir
10.22084/aes.2017.14854.2546
این مقاله با بهرهگیری از رهیافت اقتصاد کـلان سنجی مـارکـوف سوئیچینگ DSGE به بررسی تـأثیر تکانههای پولی و مالی بر متغیرهای کلان اقتصادی تحت رژیمهای نوسانی مختلف برای اقتصاد ایران پرداخته است. در این راستا، از چارچوب تئوریکی اقتصاد باز کینزینهای جدید و دادههای فصلی طی دوره 1369 تا 1393 استفاده شده است. نتایج حاصل از احتمالات فیلتر رژیمهای نوسـانی نشان میدهـد که واریانس تکانههای پولی و مالی در سه مقطع زمانی 1372-1375، 1377-1378 و 1390 تا 1393 بیشتر از سایر دورهها میباشد که تحت رژیم با نوسان بالا شناخته میشود. نکته قابل توجه نقش مؤثر تورم فزاینده در دورههای با نوسان بالا میباشد. نتایج توابع عکسالعمل آنی تکانهها نیز نشان میدهند که عموماً واکنش متغیرهای کلان اقتصادی به تکانههای پولی و مالی در رژیـم با نوسـان بالا بیشتر از رژیم با نوسـان پایین میباشد. همچنین تکانه ذخایر خارجی بانک مرکزی باعث کاهش تولید و تورم کالاهای قابلمبادله و افزایش تولید و تورم کالاهای غیرقابلمبادله میشود. تکانه مخارج دولت نیز باعث افزایش تورم کالاهای غیرقابلمبادله و کاهش تورم کالاهای قابلمبادله میشود. تکانه درآمدهای مالیاتی دولت نیز تأثیر کوتاهمدت و اندکی بر متغیرهای موردنظر دارد. در نهایت تکانه پایه پولی نیز ضمن اینکه بیشترین تأثیر را بر حجم پول دارد، باعث افزایش سایر متغیرهای مورد مطالعه شامل تولید و تورم کالاهای قابلمبادله و غیرقابلمبادله و سرمایهگذاری شده است.
مارکوف سوئیچینگ DSGE,تکانه مالی,تکانه پولی,کالاهای قابلمبادله و غیرقابلمبادله
https://aes.basu.ac.ir/article_2248.html
https://aes.basu.ac.ir/article_2248_81b645cb0bae2caf92ccf31ebf0d959c.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
فصلنامه مطالعات اقتصادی کاربردی ایران
2322-2530
2322-472X
7
25
2018
04
21
اهمیت اجرای مالیات بر ارزشافزوده بر بخش بانکی ایران در تبیین نوسانات اقتصادی، رهیافت تعادل عمومی پویای تصادفی نوکینزی
85
110
FA
احمد
غلامی
دانشجوی دکتری اقتصاد، دانشگاه تهران
ahmad.gholami39@gmail.com
حسین
عباسی نژاد
استاد گروه اقتصاد دانشگاه تهران
habasinejad@yahoo.com
10.22084/aes.2017.13931.2481
در سیستم مالیات بر ارزشافزوده، برخی از کالاها و خدمات ازجمله خدمات بانکی، معاف از پرداخت مالیات میباشند. براساس مبانی نظری، معاف کردن خدمات بانکی از پرداخت مالیات بر ارزشافزوده، باعث بوجود آمدن چندین اختلال در اقتصاد میگردد. در این مطالعه بهمنظور فهم اهمیت مالیات بر ارزشافزوده در نوسانات اقتصاد کلان و نیز نقش اساسی واسطههای مالی در درک شوکهای وارد بر اقتصاد، تلاش شده است که اثرات وضع مالیات بر ارزشافزوده بر فعالیت بانکها با استفاده از یک مدل استاندارد تعادل عمومی پویای تصادفی نیوکینزینی شامل بخش بانکی برای اقتصاد ایران شبیهسازی گردد. با تعیین مقادیر ورودی و پارامترهای مدل با استفاده از روش کالیبراسیون طی دوره زمانی 1394-1370، نتایج حاصل از شبیهسازی متغیرهای مدل، حاکی از اعتبار مدل در توصیف نوسانات اقتصاد ایران است. نتایج حاکی از آن است که وضع مالیات بر ارزشافزوده بر بانکها باعث کاهش هزینه آنها و در نتیجه افزایش منابع بانکی شده و قدرت وامدهی آنها را افزایش میدهد و بنابراین عرضه اعتبارات، سرمایهگذاری و در نتیجه تولید افزایش مییابد. همچنین تکانه بهبود تکنولوژی با افزایش بهرهوری عوامل تولید، از یکسو منجر به افزایش سرمایهگذاری و در نتیجه افزایش تقاضای وام بانکی توسط بنگاهها میشود و در نتیجه میزان تولید بنگاهها افزایش مییابد و از سوی دیگر در بخش تولید خدمات بانکی، بهبود بهرهوری منجر به افزایش عرضه تسهیلات بانکی میگردد که در نتیجه این فرآیند، سرمایهگذاری افزایش یافته و تولید و مصرف افزایش مییابد.
مدل تعادل عمومی پویای تصادفی نیوکینزی,نوسانات اقتصاد کلان,معافیت مالیاتی,خدمات بانکی,مالیات بر ارزشافزوده
https://aes.basu.ac.ir/article_2249.html
https://aes.basu.ac.ir/article_2249_354ebecf0c2bb0344efb3b63c27d2ee9.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
فصلنامه مطالعات اقتصادی کاربردی ایران
2322-2530
2322-472X
7
25
2018
04
21
اثر هوش تجاری بر عملکرد مالی بانکهای ایران (با تأکید بر شاخصهای سلامت مالی بانکها)
111
130
FA
بهنوش
زارعی
دانشجوی کارشناسی ارشد گروه مدیریت بازرگانی، واحد ملایر، دانشگاه آزاد اسلامی، ملایر، ایران
behnoush.zareei@yahoo.com
ژاله
زارعی
استادیار گروه پولی و ارزی، پژوهشکده پولی و بانکی، بانک مرکزی جمهوری اسلامی
zhalezarei@gmail.com
10.22084/aes.2017.13519.2457
کلید موفقیت تجاری برای بسیاری از بانکها، استفاده صحیح از دادهها جهت اخذ تصمیمات بهتر، سریعتر و بدون نقص میباشد. بانکها برای رسیدن به این هدف نیازمند استفاده از ابزارهای قوی و کارآمد مانند هوش تجاری بهعنوان کاتالیزور مثبت هستند که میتواند این مؤسسات را در مکانیزه نمودن وظایف تحلیل، تصمیمسازی، تدوین استراتژی و پیشبینی یاری رساند. بهعبارتی، هدف استفاده از هوش تجاری در این نهادها، گردآوری، پردازش و تحلیل حجم وسیعی از دادهها و تبدیل آنها به ارزش تجاری مؤثر در تصمیمگیری از طریق ایجاد بستر گزارشات هوشمند تحلیلی است. لذا این مطالعه بهدنبال پاسخ به این پرسش است که آیا عملیاتی کردن هوش تجاری و بهرهگیری از کاربردهای آن میتواند زمینه افزایش عملکرد مالی بانکهای ایران را فراهم کند؟ برای انجام این تحقیق ابتدا باید هوش تجاری بهصورت شاخص کمی تعریف شود. برای کمی نمودن هوش تجاری از تحلیل مؤلفههای اصلی براساس رویکردهای ویکسوم و همکاران (۲۰۰۸) استفاده شد. از سوی دیگر، بازده دارایی، بازده سرمایه، نسبت وام به دارایی و نسبت هزینه به درآمد بهعنوان نمایندهای از شاخصهای سلامت مالی بانکها برای بیان عملکرد مالی بانکها مورد استفاده قرار گرفت. جامعه آماری در این تحقیق، جامعه آماری در این تحقیق شامل ۳۰ بانک ایران اعم از دولتی، خصوصی، تخصصی و بانکهای خصوصی شده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد هوش تجاری در دوره زمانی ۱۳۸۵-۱۳۹۳ با تواتر سالیانه بر بازده دارایی و نسبت وام به دارایی اثر مثبت و معنیدار داشته و همچنین با یکسال وقفه زمینه افزایش بازده سرمایه را فراهم میآورد. از سوی دیگر، این فناوری میتواند نسبت هزینه به درآمد را کاهش دهد.
هوش تجاری,عملکرد مالی بانکها,فناوری اطلاعات
https://aes.basu.ac.ir/article_2250.html
https://aes.basu.ac.ir/article_2250_a8400929398858557a09fd2f610e0059.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
فصلنامه مطالعات اقتصادی کاربردی ایران
2322-2530
2322-472X
7
25
2018
04
21
تحلیل نقش شرکای وارداتی در آسیبپذیریِ تورمی اقتصاد ایران: ارزیابی بر اساس یک مدل تصحیح خطای برداری جهانی (GVECM)
131
154
FA
مهدی
حاج امینی
استادیار گروه اقتصاد دانشگاه یزد
hajamini.mehdi@yazd.ac.ir
10.22084/aes.2018.14468.2520
<span lang="FA" dir="RTL">اقتصاد ایران به دلیل وابستگی به صادرات نفت، واردات غذا و سهم بالای غذا و انرژی در سبد کالایی، آسیبپذیریِ تورمی زیادی دارد. بر این اساس، </span><span lang="FA" dir="RTL">تورم ایران نه تنها بهطور مستقیم از تکانههای قیمت نفت و غذا آسیب میبیند، بلکه از تورم شرکای تجاریاش - به دلیل تأثیرپذیری آنها از تکانههای جهانی- تأثیر میپذیرد که آثار سرریز نامیده میشود. پژوهش حاضر با برآورد مدل تصحیح خطای برداری جهانی(</span><span>GVECM</span><span lang="FA" dir="RTL">) شامل 34 کشور برای دوره 4</span><span>Q</span><span lang="FA" dir="RTL">1988-1</span><span>Q</span><span lang="FA" dir="RTL">2013 این </span><span lang="FA" dir="RTL">سرریزهایِ تورمی را بررسی میکند</span><span lang="FA" dir="RTL">. یافتهها بدین شرح است. 1) آثار سرریز تکانه نفت مخالف تأثیر مستقیم آن است، بهطوریکه تأثیر اولیه تا حدودی از طریق تورم شرکای تجاری خنثی میشود؛ اما آثار سرریز تکانه قیمت غذا موجب افزایش بیشتر تورم ایران میشود. 2) تورمهای چین و آمریکای لاتین بیشترین حساسیت را نسبت به تکانه قیمت نفت و غذا داشته و از طرف دیگر، تورم ایران بیشترین تأثیر را از تکانههای تورمیِ آنها میپذیرد. پس این کشورها میتوانند آثار سرریز قابل توجهی بر اقتصاد ایران تحمیل کنند. 3) کشورهای توسعهیافته (اروپا، ژاپن و کره جنوبی) به طور معمول تکانههای تورمی نفت و غذا را مهار کرده و آن را به شرکای تجاریشان منتقل نمیکنند. 4)</span><span lang="FA" dir="RTL">تنوع شرکای وارداتی ایران از اواسط دهه 1380 به نفع تمرکز بر </span><span lang="FA" dir="RTL">کشورهای درحالتوسعه و آسیبپذیرتر تغییر کرده است؛ بنابراین پراکنده کردن تجارت خارجی در میان کشورهای توسعهیافته </span><span lang="FA" dir="RTL">و نوظهور </span><span lang="FA" dir="RTL">میتواند مصونیت اقتصاد ایران را در برابر تکانههای تورمی آینده بهبود بخشد.</span>
تورم,سرریز,شرکای تجاری,تصحیح خطای برداری جهانی (GVECM)
https://aes.basu.ac.ir/article_2251.html
https://aes.basu.ac.ir/article_2251_4423422e6added8b8492491c8143de60.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
فصلنامه مطالعات اقتصادی کاربردی ایران
2322-2530
2322-472X
7
25
2018
04
21
تأثیر ترکیبات مختلف فساد بر جذب سرمایه در کشورهای همتراز سطح توسعه ایران
155
175
FA
مهدی
خداپرست مشهدی
دانشیار گروه اقتصاد دانشگاه فردوسی مشهد
m_khodaparast@um.ac.ir
عبدالرحیم
کردی
دانشجوی دکتری اقتصاد دانشگاه فردوسی مشهد
kordi342@gmail.com
10.22084/aes.2017.537.1
با وجودی که سرمایه بهعنوان مهمترین عامل در رشد اقتصادی کشورهای درحالتوسعه از اهمیت بسیاری برای این کشورها برخوردار است و بهدلیل محدودیتهای موجود در جذب آن، توجه بسیاری به سرمایهگذاری خارجی نیز میشود؛ اما عوامل متعددی وجود دارد که منافع حاصل از سرمایهگذاری، بهویژه سرمایهگذاری خارجی را کاهش میدهد. ازجمله مهمترین این عوامل، میزان فساد در کشور مقصد سرمایه است. مطالعات بسیاری نشان دادهاند که فساد (با تأکید بر ادراک فساد) اثری منفی بر سرمایهگذاری در کشورها دارد. لذا بهدلیل اهمیت این موضوع، بهویژه در کشورهای درحالتوسعه، این مطالعه به بررسی عوامل مؤثر بر سرمایهگذاری (سرمایهگذاری مستقیم خارجی و سرمایهگذاری داخلی بخش خصوصی) با تأکید بر شاخص ادراک فساد، کنترل فساد و برخی دیگر از متغیرهای تعدیلکننده فساد که در حکمرانی دولتها و لذا جذب سرمایه بیشتر مؤثر هستند، با استفاده از دادههای تابلویی و مدل خودرگرسیون برداری در میان 30 کشور درحالتوسعه طی سالهای 2005 تا 2015 پرداخته است. نتایج حاکی از آن است که ادراک فساد تأثیری بر سرمایهگذاری مستیم خارجی نداشته است؛ اما کنترل فساد اثر مثبت و معنیداری بر آن میگذارد. همچنین، هر دو شاخص ادراک فساد و کنترل فساد اثر مثبت و معنیداری را بر سرمایهگذاری داخلی بخش خصوصی داشتهاند. متغیرهای آزادی اقتصادی و ثبات سیاسی نیز بهعنوان برخی دیگر از متغیرهای تعدیل کننده فساد، تأثیر مثبت و معنیدار بر سرمایهگذاری داشتهاند.
: سرمایهگذاری مستقیم خارجی,سرمایهگذاری داخلی بخش خصوصی,ادراک فساد,کنترل فساد,کشورهای درحالتوسعه,مدل Panel-var
https://aes.basu.ac.ir/article_2252.html
https://aes.basu.ac.ir/article_2252_17ecf4852dcf75865e5f0083ddd9998e.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
فصلنامه مطالعات اقتصادی کاربردی ایران
2322-2530
2322-472X
7
25
2018
04
21
پیشبینی تقاضای برق در ایران: کاربرد مدل ترکیبی تعدیل جزئی پویا و میانگین متحرک خود همبسته یکپارچه (ARIMA)
177
199
FA
مهدی
رستمی
استادیار گروه اقتصاد و مدیریت انرژی، دانشگاه صنعت نفت
rostami92@yahoo.com
عسگر
خادم وطنی
استادیار گروه اقتصاد و مدیریت انرژی، دانشگاه صنعت نفت
akhademv@put.ac.ir
مصطفی
امیدعلی
کارشناس ارشد اقتصاد نفت و گاز، دانشگاه صنعت نفت
mostafa.put3@gmail.com
10.22084/aes.2017.14359.2512
هدف مطالعه حاضر پیشنهاد کاربرد یک مدل ترکیبی خاص برای تخمین تابع تقاضای سرانه برق کل و همچنین پیشبینی مقدار تقاضای آن برای 15 سال آینده در ایران است. در این تحقیق ابتدا با استفاده از مدل تعدیل جزئی پویا، تقاضای سرانه برق کشور برای دوره سالانه 1393-1360 برآورد شده است و سپس با جایگذاری مقادیر آتی متغیرها که از مدل میانگین متحرک خودهمبسته یکپارچه (ARIMA)به دست آمده در مدل ترکیبی تعدیل جزئی پویا (DPAM)، تقاضای برق تا سال 1408پیشبینی گردیده است. یافتههای تحقیق بیانگر بیکشش بودن تقاضای برق نسبت به تغیرات قیمت میباشد به طوری که کششهای قیمتی کوتاهمدت و بلندمدت به ترتیب برابر 014/0- و 026/0- درصد است. نتایج پیشبینی نشان میدهد مقدار تقاضای سرانه برق تا سال 1408 نسبت به سال 1393 حدود 45 درصد رشد خواهد داشت که برای پاسخگویی به این تقاضا باید سیاستهایی در جهت افزایش تولید و محدودیت تقاضا طراحی و اجرا گردد.
پیشبینی,تقاضای برق ایران,مدل ترکیبی,تعدیل جزئی پویا,ARIMA
https://aes.basu.ac.ir/article_2253.html
https://aes.basu.ac.ir/article_2253_a38fe10f9984dbd4e82b727346fd357d.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
فصلنامه مطالعات اقتصادی کاربردی ایران
2322-2530
2322-472X
7
25
2018
04
21
پسانداز، سرمایهگذاری و رشد اقتصادی در ایران: نتایج روش ARDL، رویکرد همجمعی با لحاظ شکست ساختاری
201
225
FA
امیر
تقوی
دانشجوی کارشناسی ارشد علوم اقتصادی دانشگاه سیستان و بلوچستان
amir_taghavi@pgs.usb.ac.ir
مصیب
پهلوانی
دانشیار گروه علوم اقتصادی دانشگاه سیستان و بلوچستان
m.pahlavani9@gmail.com
10.22084/aes.2017.14380.2513
رشد اقتصادی بهعنوان یکی از مهمترین شاخصهای توسعه معیاری برای سنجش وضعیت اقتصادی و رفاهی جامعه بهحساب میآید. تبیین روابط بین پسانداز و سرمایهگذاری با رشد اقتصادی، میتواند نقش بسزایی در تنظیم و تدوین سیاستهای کلان اقتصادی ایفا کنند. این روابط میتوانند در صورت وجود یا عدم وجود شکستهای ساختاری و معنادار تغییر کنند. بنابراین توجه به شکستهای ساختاری در بررسیهای تجربی بسیار ضروری بوده و عدم توجه به آن ممکن است منجر به نتایج غیرقابلاعتماد و گمراهکنندهای منتهی گردد.
در این مقاله با استفاده از دادههای سری زمانی سالانه اقتصاد ایران طی دوره 1395-1338 رابطه پسانداز و سرمایهگذاری با رشد اقتصادی ایران با لحاظ شکستهای ساختاری مورد بررسی قرار میگیرد. در این راستا، از آزمونهای زیوت-اندریوز (1992) و لامسداین پاپل (1997) برای تعیین زمان تغییرات ساختاری به شکل درونزا و همچنین از آزمون همجمعی سایکنن لوتکیپول درونزا (2004) جهت بررسی رابطه بلندمدت بین پسانداز، سرمایهگذاری و رشد اقتصادی با تأکید بر شکست ساختاری استفادهشده است. برای برآورد مدل نیز روش ARDL بکار رفته است.
نتایج تحقیق وجود رابطه تعادلی بلندمدت مثبت بین پسانداز، سرمایهگذاری و رشد اقتصادی در ایران با لحاظ شکست ساختاری را نشان میدهد اعمال سیاستهای فعال برای تشویق سرمایهگذاری و هدایت کردن پسانداز بهسوی سرمایهگذاری، منجر به رشد اقتصادی میشود. همچنین سیاستهای کنترل تورم و نقدینگی منجر به ثبات اقتصادی و افزایش سرمایهگذاری خواهد شد.
سرمایهگذاری,پسانداز,رشد اقتصادی,شکست ساختاری,تکنیکهای همجمعی
https://aes.basu.ac.ir/article_2254.html
https://aes.basu.ac.ir/article_2254_a53e9e78dd5948ba88d1d84ac60a4a63.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
فصلنامه مطالعات اقتصادی کاربردی ایران
2322-2530
2322-472X
7
25
2018
04
21
سیاست پولی در یک مدل شتابدهنده مالی با وجود چسبندگی قیمت و دستمزد
227
247
FA
هادی
کشاورز
استادیار گروه اقتصاد دانشگاه خلیجفارس
hd.keshavarz@gmail.com
10.22084/aes.2017.13938.2482
نظام تأمین مالی میتواند منشأ شکوفایی و یا عامل افول اقتصاد باشد. عدمتقارن اطلاعات در این نظام بین وامگیرنده و وامدهنده میتواند باعث کژ گزینی و کژ منشی شده که اصطکاک بازار مالی را پدید میآورد. این پژوهش تلاش میکند با استفاده از یک الگوی تعادل عمومی پویای تصادفی کینزی جدید، تأثیر سیاست پولی را در اقتصاد ایران بر متغیرهای کلان اقتصادی در شرایط اصطکاک مالی بررسی کند. پس از تخمین مدل با استفاده از روش بیزین الگو شبیهسازی شد. بررسی توابع عکسالعمل آنی نشان میدهد تکانه پایه پولی تورم، مصرف، سرمایهگذاری و اشتغال را افزایش داده و درنتیجه باعث افزایش تولید میشود؛ بنابراین در دوره کوتاهمدت نمیتوان فرضیه خنثایی پول را قبول کرد. همچنین تکانه مخارج دولتی باعث افزایش مصرف بخش خصوصی میشود اما سرمایهگذاری را کاهش میدهد. در کل تأثیر تکانه مخارج دولت بر تولید و تورم مثبت است. سناریوسازی پارامتر اصطکاک مالی نشان میدهد که با شفافیت بیشتر و کاهش اصطکاک مالی اثرگذاری سیاست پولی بر تولید بیشتر شده و در نهایت پول اثر کوچکتری بر روی تورم دارد.
سیاست پولی,مدل شتابدهنده مالی,چسبندگی قیمت و دستمزد,تعادل عمومی پویای تصادفی
https://aes.basu.ac.ir/article_2255.html
https://aes.basu.ac.ir/article_2255_ca3779abb2fa1156ad38ac4ca5415230.pdf