دانشگاه بوعلی سینا
فصلنامه مطالعات اقتصادی کاربردی ایران
2322-2530
2322-472X
5
19
2016
10
22
تعیینکنندههای قوی اندازه بخش عمومی در ایران: رویکرد متوسطگیری بیزی برآوردهای کلاسیکی (BACE)
1
28
FA
محمد
علیزاده
0000-0003-0026-9619
استادیار گروه اقتصاد دانشگاه لرستان
alizadeh_176@yahoo.com
ابوالقاسم
گلخندان
دانشجوی دکتری اقتصاد دانشگاه لرستان
golkhandana@gmail.com
10.22084/aes.2016.1596
مقاله حاضر به بررسی تعیینکنندههای قوی اندازه بخش عمومی (دولت) در ایران طی سالهای 1391-1358 و در شرایط عدماطمینان مدل پرداخته است. به این منظور از رویکرد متوسطگیری بیزی برآوردهای کلاسیکی (BACE) بهدلیل ویژگیهای مناسب برای درنظرگرفتن فرض عدماطمینان مدل، استفاده شده است. با برآورد 16000 رگرسیون و میانگینگیری بیزی از ضرایب، متغیرهای مؤثر مشخص شدهاند. نتایج بهدستآمده نشان میدهد که تعیینکنندههای قوی اندازه بخش عمومی در ایران بهترتیب عبارتند از: وقفه اندازه دولت، جمعیت (شاخص اندازه کشور)، نرخ رشد درآمدهای نفتی، نسبت مجموع جمعیت کمتر از 15 و بیشتر از 64 سال به کل جمعیت، تعداد کارکنان دولت (شاخص بروکراسی) و جهانیشدن اقتصادی.
بخش عمومی,رویکرد متوسطگیری بیزی برآوردهای کلاسیکی (BACE),نااطمینانی مدل
https://aes.basu.ac.ir/article_1596.html
https://aes.basu.ac.ir/article_1596_1ceada3c1417bf171b96cbe25dda8e7f.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
فصلنامه مطالعات اقتصادی کاربردی ایران
2322-2530
2322-472X
5
19
2016
10
22
محاسبه شاخصهای شرایط پولی و مالی با استفاده از روش تحلیل مؤلفههای اساسی برای اقتصاد ایران
29
57
FA
حجت
تقی زاده
دانشجوی دکتری اقتصاد، دانشگاه سیستان و بلوچستان
hojat.tagizadeh@gmail.com
غلامرضا
زمانیان
استادیار گروه اقتصاد دانشگاه سیستان و بلوچستان
zamanian@eco.usb.ac.ir
جواد
هراتی
استادیار گروه اقتصاد، دانشگاه بجنورد
j.herati@ub.ac.ir
10.22084/aes.2016.1597
سیاست پولی و مالی از ابزارهای مهم مدیریت تقاضای اقتصاد بوده و در سیاستگذاری اهمیت فراوان دارد. در این راستا، تعیین قاعده سیاستگذاری پولی و مالی و نیز تشخیص سیاستهای انبساطی و انقباضی برای سیاستگذاران و اقتصاددانان از جایگاه ویژهای برخوردار است. در این تحقیق شاخص شرایط پولی (MCI) با استـفاده از دادههـای دوره 1391-1352 و شـاخص شـرایط مـالی (FCI) با استفـاده از دادههـای دوره 1391-1377 با استفاده از روش تحلیل مؤلفههای اساسی برای اقتصاد ایران محاسبهشده است. بر اساس نتایج در محاسبه شاخص شرایط پولی هر 3 کانال نرخ ارز، نرخ بهره و کانال اعتباری تأثیر دارند. همچنین در محاسبه شاخص شرایط مالی علاوه بر 3 کانال ذکرشده، کانال دارایی نیز تأثیر دارد. درحالیکه کانال نرخ بهره نسبت به 4 کانال دیگر کمترین وزن را داشته، کانال اعتباری بیشترین وزن را در هر دو شاخص شرایط مالی و پولی داشته و اشاره بر این دارد که کانالهای اعتباری از دیگر کانالها در تعیین سطح تولید در ایران مهمتر است.
شاخص شرایط پولی,شاخص شرایط مالی,مکانیسمهای انتقال پولی,روش تحلیل مؤلفههای اساسی
https://aes.basu.ac.ir/article_1597.html
https://aes.basu.ac.ir/article_1597_f464c3838874b9b9ecc9df74787e0990.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
فصلنامه مطالعات اقتصادی کاربردی ایران
2322-2530
2322-472X
5
19
2016
10
22
اثر تکانههای پولی و مالی بر رشد اقتصادی و توزیع درآمد ایران: رویکرد تعادل عمومی تصادفی پویا
59
82
FA
محمد حسن
فطرس
0000-0001-6859-5854
استاد گروه اقتصاد دانشگاه بوعلی سینا
aesi@basu.ac.ir
رضا
معبودی
استادیار گروه اقتصاد دانشگاه آیت العظمی بروجردی(ره)
1979maaboudi@gmail.com
10.22084/aes.2016.1598
پژوهش حاضر با استفاده از الگوی تعادل عمومی تصادفی پویا، تأثیر تکانههای پایه پولی و مخارج دولت را بر رشد اقتصادی و توزیع درآمد ایران بررسی میکند. برای طراحی الگو و تعریف معادلات از رویکرد کینزی جدید و برای محاسبهی پارامترها و نسبتهای الگو، دادههای دوره زمانی 1391-1340 استفاده شدهاند. بررسی رفتار ضریب جینی و رشد اقتصادی نشان داد طی دوره مطالعه شده ضریب جینی رفتار ضد ادواری با رشد اقتصادی داشتهاست. نتایج توابع واکنش ضربهای متغیرها حاکیاند تکانه پایه پولی و تکانه مخارج دولت از طریق افزایش تولید کل، رشد اقتصادی را افزایش دادهاند. تکانه مثبت پایه پولی و مخارج دولت نابرابری درآمدی را افزایش دادهاند. از سوی دیگر، تکانه بهرهوری از طریق تأثیر بر تولید غیرنفتی رشد اقتصادی را افزایش دادهاست. تکانه درآمد نفتی از طریق تولید ناخالص داخلی رشد اقتصادی را افزایش دادهاست. همچنین، تکانههای بهرهوری و درآمد نفت توزیع درآمد خانوارها را بدتر کردهاند. در نتیجه نابرابری درآمدی خانوارهای کشور افزایش یافتهاست.
تکانه پایه پولی,تکانه مخارج دولت,رشد اقتصادی,نابرابری درآمدی,تعادل عمومی تصادفی پویا
https://aes.basu.ac.ir/article_1598.html
https://aes.basu.ac.ir/article_1598_19a58da274dc5792f11a605f1515d25e.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
فصلنامه مطالعات اقتصادی کاربردی ایران
2322-2530
2322-472X
5
19
2016
10
22
تأثیر رشد مصرف انرژی بر رشد ارزشافزوده بخشهای مختلف اقتصاد ایران: مدلهای مارکف
83
107
FA
محمد
خضری
استادیار گروه اقتصاد دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب
khezri380@gmail.com
محسن
خضری
استادیار گروه اقتصاد دانشگاه بوعلی سینا
mohsen.khezri1364@gmail.com
10.22084/aes.2016.1599
رشد اقتصادی از فاکتورهای بسیار مهمی است که باید بهمنظور بررسی تغییرات برنامهریزیشده در مصرف انرژی در نظر گرفته شود؛ بر این اساس در این تحقیق با استفاده از دادههای سالیانه 1346 تا 1392، ارتباط بین مصرف انرژی و رشد ارزشافزوده بخشهای مختلف اقتصاد ایران بررسیشده است نتایج تحقیق حاضر بیانگر اثر مثبت رشد مصرف انرژی بر رشد ارزشافزوده بخش صنعت و معدن و حمل نقل کشور در فاز رکود اقتصادی حاکم بر این بخشهای است، از طرفی در بخش کشاورزی، در رژیم رکود شاهد اثرگذاری منفی رشد مصرف انرژی بر رشد ارزشافزوده این بخش هستیم. نتایج بیانگر این است که در فاز رونق، رشد مصرف انرژی دارای اثر معنیداری بر ارزشافزوده بخشهای مختلف اقتصاد کشور نمیباشد. نتایج فوق بیانگر این است که اجرای سیاستهای مانند هدفمندی یارانههای انرژی، درصورتیکه زمینهساز کاهش مصرف انرژی شود، بسته به شرایط حاکم بر اقتصاد کشور میتواند اثرات متفاوتی را بر روی ارزشافزوده بخشهای مختلف اقتصاد ایران داشته باشد، درصورتیکه چنین سیاستهای زمینهساز رکود اقتصادی گردند یا در شرایط رکود حاکم بر اقتصاد کشور اجرا گردند، میتوانندزمینهساز رکود فزایندهتری در اقتصاد شوند.
ارزشافزوده,مصرف انرژی,مدلهای مارکف
https://aes.basu.ac.ir/article_1599.html
https://aes.basu.ac.ir/article_1599_fc4e3a7afaf87a866189f191163416e3.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
فصلنامه مطالعات اقتصادی کاربردی ایران
2322-2530
2322-472X
5
19
2016
10
22
رتبهبندی صنایع تولیدی کشور بر اساس شاخصهای منتخب اقتصادی در سال 1392 با تکنیک FANP-ARAS
109
130
FA
علی
دهقانی
دانشیار گروه اقتصاد دانشگاه شاهرود
ali_dehghani@shahroodut.ac.ir
فهیمه
علی اکبری نوری
دانشجوی دکتری مدیریت صنعتی دانشگاه سمنان
f.aliakbari.n@gmail.com
10.22084/aes.2016.1600
این پژوهش با هدف ارائه یک مدل کاربردی برای رتبهبندی صنایع کشور بر اساس عملکرد اقتصادیشان انجامشده است. شاخصهای منتخب عبارتاند از: ارزشافزوده، ارزش سرمایهگذاری، ارزش تولید، میزان صادرات، میزان اشتغال ایجادشده، بهرهوری نیروی کارو بهرهوری کل عوامل تولید. روابط بین این معیارها، ابعاد متفاوتشان و عدم اطمینان موجود در قضاوتهای خبرگان در تعیین اهمیت این معیارها، مسأله رتبهبندی صنایع را به مسألهای پیچیده تبدیل میکند. قضاوتهای انسانی درباره ترجیحات اغلب مبهماند و با اعداد دقیق قابل ارائه نیستند، لذا کاربرد منطق فازی در حل چنین مسائلی ضروری است. فرآیند تحلیل شبکهای فازی (FANP) یک مدل تصمیمگیری چند معیاره است که روابط درونی بین معیارها را بهخوبی لحاظ میکند و رویکرد دقیقی در مدلسازی مسائل تصمیمگیری پیچیده است. لذا این تکنیک برای تعیین اهمیت شاخصها بهکار رفته است. با توجه به اینکه دادههای موجود برای صنایع مختلف در هر یک از شاخصها، مقادیری قطعیاند، این مطالعه در مرحله رتبهبندی صنایع مختلف، از مزایای تکنیک ARAS بهره گرفته است. نتایج مطالعه نشان میدهد که تکنیک تلفیقی FANP-ARAS ارائه شده بهطور کارا از عهدهی حل این مسأله برآمده است. اطلاعات صنایع تولیدی کشور بر اساس تقسیمبندی بینالمللی ISIC در سطح کدهای 2 رقمی در سال 1392 که در مرکز آمار ایران ارائه شده است، در نظر گرفته شدهاند. نتایج این پژوهش نشان میدهد بهترین صنایع ایران بر اساس شاخصهای منتخب اقتصادی در سال 1392 به ترتیب عبارتاند از: صنایع تولید مواد و محصولات شیمیایی، صنایع تولید زغال کک ـ پالایشگاههای نفت و سوختهای هستهای و تولید فلزات اساسی. سایر صنایع در رتبههای بعدی قرار دارند.
صنایع ایران,شاخصهای اقتصادی,اولویتبندی,Fuzzy,FANP-ARAS
https://aes.basu.ac.ir/article_1600.html
https://aes.basu.ac.ir/article_1600_38a6d40fab217c58b327d732fbdb6a70.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
فصلنامه مطالعات اقتصادی کاربردی ایران
2322-2530
2322-472X
5
19
2016
10
22
عدم حتمیت میزان ذخایر اثباتشده نفت و رشد اقتصادی ایران
131
153
FA
الهه
اسدی مهماندوستی
دانشجوی دکتری اقتصاد دانشگاه الزهرا
elaheh_asadi@alzahra.ac.ir
فاطمه
بزازان
دانشیار گروه اقتصاد دانشگاه الزهرا
fbazzazan@alzahra.ac.ir
میرحسین
موسوی
استادیار گروه اقتصاد دانشگاه الزهرا
hmousavi@alzahra.ac.ir
10.22084/aes.2016.1601
ارتباط بین منابع نفت بهعنوان یکی از نهادههای مهم تولید و سطح فعالیتهای اقتصادی، یک موضوع پایهای در مطالعات تجربی در زمینه اقتصاد کلان میباشد. از سوی دیگر بر اساس بخشی از ایده مدلهای جدید رشد اقتصادی، عدم حتمیت میزان ذخایر اثباتشده منابع تجدیدناپذیر نشأت گرفته از احتمال افزایش بر اثر رشد تکنولوژی و کشف ذخایر غیر قابل انتظار و احتمال کاهش بر اثر زلزله، طوفان و جنگ، دارای اثر مثبت بر رشد اقتصادی میباشد و بدین سبب تخصیص زمانی منابع انرژی تجدیدناپذیر در راستای عدالت بین نسلی و رشد اقتصادی بلندمدت حائز اهمیت نمیباشد. بر این اساس هدف اصلی مقاله بررسی تجربی ایده مذکور بهواسطه تخمین اثرات مستقیم عدمحتمیت میزان ذخایر اثباتشده نفت بر روی رشد تولید ناخالص داخلی واقعی کشور ایران با استفاده از دادههای سالانه در مقطع زمانی 92-1359در قالب مدل<br /> Multivariate GARCH-in-mean VAR میباشد. نتایج مطالعه حاکی از آن است که عدم حتمیت میزان ذخایر اثباتشده نفت دارای اثرات بهطور آماری معنیداری بر روی رشد تولید ناخالص داخلی واقعی در اقتصاد ایران در دوره مورد بررسی نبوده و از این رو تخصیص زمانی منابع انرژی تجدیدناپذیر در راستای عدالت بیننسلی و رشد اقتصادی بلندمدت حائز اهمیت میباشد. همچنین براساس بررسی رفتار پویای متغیرها با استفاده از نمودارهای عکسالعمل تحریک، ملاحظه میشود که پاسخ به نوسانات مثبت و منفی متقارن میباشد.
عدمحتمیت,ذخایر اثباتشده نفت,Multivariate GARCH-in-meanVAR,تخصیص زمانی منابع
https://aes.basu.ac.ir/article_1601.html
https://aes.basu.ac.ir/article_1601_30bf6f822249b139c26e4eaddef3a1fd.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
فصلنامه مطالعات اقتصادی کاربردی ایران
2322-2530
2322-472X
5
19
2016
10
22
بررسی آثار و تبعات اقتصادی و اجتماعی ناشی از محدودیت عرضه در زیربخشهای صنعت بر سایر بخشهای اقتصادی با استفاده از الگوی اصلاحشده ماتریس حسابداری اجتماعی عرضه محور
155
185
FA
علی
فریدزاد
استادیار گروه اقتصاد انرژی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی
faridzadali@yahoo.com
پریسا
مهاجری
استادیار گروه اقتصاد نظری دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی
parisa_m2369@yahoo.com
10.22084/aes.2016.1602
محاسبات حاکی از آن است که حدود 60 درصد از کل واردات واسطهای بهطور مستقیم توسط زیربخشهای صنعت و در فرآیند تولید آنها استفاده میشود. در این مقاله با بهکارگیری ماتریس حسابداری اجتماعی به هنگام شده سال 1390 مرکز پژوهشهای مجلس و در قالب الگوی اصلاحشده ماتریس حسابداری اجتماعی عرضه محور با رویکرد مقداری (تولید)، این پرسش مهم مورد بررسی قرار گرفته است که اگر محدودیتی در عرضه (یا واردات) هر یک از زیربخشهای صنعت رخ دهد، چه آثار و تبعات اقتصادی و اجتماعی در پی خواهد داشت. نتایج محاسبات صورت گرفته در بخش آثار و تبعات ناشی از محدودیت عرضه در زیربخشهای صنعت حاکی از آن است که نخست، بیشترین محدودیت عرضه واردات واسطه در بخش ساخت کک، فرآوردههای نفتی و محصولات شیمیایی رخ میدهد که با کاهش 87 هزار میلیارد ریالی، بالاترین میزان کاهش تولید را در کل اقتصاد ایجاد مینماید. همچنین در تمامی سناریوها، بهجز محدودیت واردات واسطه در بخش صنایع غذایی و آشامیدنی، مازاد عملیاتی بیشترین سهم را در کاهش درآمد عوامل تولید به خود اختصاص داده است که تقریباً بیش از 50 درصد از کل کاهش درآمد عوامل تولید را شامل میگردد. درآمد مختلط نیز پس از مازاد عملیاتی ناخالص بیشترین سهم از کاهش درآمد عوامل تولید را به خود اختصاص داده است. در تمامی زیربخشهای صنعت که با محدودیت واردات واسطه مواجه بودهاند، بهجز بخش ساخت کک، تولید فرآوردههای نفتی و محصولات شیمیایی، در سایر موارد مطابق انتظار خانوارهای شهری بیشترین کاهش درآمد را نسبت به خانوارهای روستایی و شرکتها تجربه کردهاند.
محدودیت عرضه,الگوی اصلاحشده ماتریس حسابداری اجتماعی,ضرایب فزاینده تقاضا به تولید,ضرایب فزاینده تولید به تولید
https://aes.basu.ac.ir/article_1602.html
https://aes.basu.ac.ir/article_1602_cb6b8ecade00fd9f42cb64b53c1ad4e5.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
فصلنامه مطالعات اقتصادی کاربردی ایران
2322-2530
2322-472X
5
19
2016
10
22
اثر ترکیب فعالیتهای اقتصادی بر فساد: مطالعه موردی ایران و کشورهای اوپک
187
210
FA
تیمور
رحمانی
دانشیار گروه اقتصاد دانشگاه تهران
trahmani@ut.ac.ir
پوریا
اصفهانی
0009-0000-7635-0881
دانشجوی کارشناسی ارشد اقتصاد دانشگاه تهران
p.esfahaney@ut.ac.ir
10.22084/aes.2016.1603
فساد سوءاستفاده مقامات دولتی و خصوصی از مناصبشان بهمنظور دستیابی به اهداف خصوصی تعریف میشود. فساد از عوامل متعددی نظیر عوامل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، جغرافیایی و ... تأثیر میپذیرد و بر متغیرهای بسیاری اثرگذار خواهد بود. هدف اصلی این مقاله بررسی اثر ترکیب فعالیتهای اقتصادی بر روی فساد است. در این بررسی از 6 متغیر فساد، دموکراسی، درآمد سرانه، رانت حاصل از صادرات نفتی، نسبت ارزشافزوده بخش صنعت به تولید ناخالص داخلی و نسبت ارزشافزوده بخش خدمات به تولید ناخالص داخلی استفادهشده است. در این بررسی از دو الگو بهره گرفتهشده است. الگوی اول الگوی بیزین است که برای ایران مورد استفاده قرار گرفته است. روش تخمین و الگوی مورد استفاده دوم با استفاده از دادههای تابلویی است که برای کشورهای عضو اوپک طی سالهای 1995 تا 2010 به کار رفته است. هدف اصلی این مقاله بررسی اثر ترکیب فعالیتهای اقتصادی بر روی فساد در کشور ایران است؛ اما برای کسب شواهد بیشتر در مورد اثر ترکیب فعالیتهای اقتصادی بر روی فساد، از دادههای کشورهای اوپک نیز استفادهشده است. نتیجهای که بهدستآمده است حاکی از آن است که متغیرهای رانت حاصل از صادرات نفتی و ارزشافزوده بخش خدمات اثر مثبت بر فساد دارند و زمانیکه این متغیرها افزایش مییابند فساد افزایش مییابد. همچنین متغیرهای نسبت ارزشافزوده بخش صنعت به تولید ناخالص داخلی و درآمد سرانه اثر منفی بر فساد دارند و زمانی که این متغیرها افزایش مییابند، فساد کاهش مییابد. همچنین دموکراسی اثر معناداری بر فساد نخواهد داشت. <br /><strong> </strong>
فساد,رهیافت دادههای تابلویی,ارزشافزوده بخش صنعت,ارزشافزوده بخش خدمات
https://aes.basu.ac.ir/article_1603.html
https://aes.basu.ac.ir/article_1603_1192c0ca804bd1fdaeda68e5d9d4d7d7.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
فصلنامه مطالعات اقتصادی کاربردی ایران
2322-2530
2322-472X
5
19
2016
10
22
سنجش عملکرد زیستمحیطی شرکتهای برق منطقهای ایران (در چارچوب مرز مقارن و متوالی مازاد مبنا و تابع فاصله جهتدار)
211
240
FA
بهنام
نجف زاده
دانشجوی کارشناسی ارشد، رشته مهندسی سیستمهای اقتصادی – اجتماعی، دانشکده اقتصاد دانشگاه خوارزمی
behnamnajafzadeh@ymail.com
سیاب
ممی پور
استادیار گروه اقتصاد دانشگاه خوارزمی
mamipours@gmail.com
10.22084/aes.2016.1604
بسیاری از کشورها در تلاش برای کاهش مصرف انرژی و انتشار آلاینده C از طریق افزایش کارایی و بهرهوری صنایع موجود هستند لذا مطالعه عملکرد زیستمحیطی صنایع تحت عنوان کارایی زیستمحیطی از موضوعات پرکاربرد و جذاب در مباحث اقتصاد محیطزیست و انرژی محسوب میشود. در این تحقیق با استفاده از دو الگوی رهیافت تحلیل پوششی دادهها (مازاد مبنا و تابع فاصله جهتدار) به ارزیابی کارایی زیستمحیطی شرکتهای برق منطقهای کشور در بازهی زمانی 1383-1393 پرداخته شده است. نتایج نشان میدهد شرکتهای برق منطقهای اصفهان، کرمان و گیلان بالاترین کارایی زیستمحیطی و شرکتهای سیستان و بلوچستان و کیش کمترین کارایی زیستمحیطی را دارند همچنین شرکتهای آذربایجان، اصفهان، خوزستان و مازندران بیشترین پسرفت تکنولوژی را در این مدت داشتهاند. بهطورکلی عملکرد صنعت برق از سال 1389 و با آزادسازی قیمتهای حاملهای انرژی مناسب نبوده و با افت پیاپی کارایی و بیشترین پسرفت تکنولوژی در سالهای اخیر مواجه بوده است. همچنین با استفاده از آزمون کروسکال والیس مشخص گردید که عملکرد صنعت برق در بازه زمانی بعد از سال 1389 نسبت به قبل از آن بهطور معناداری تفاوت پیدا کرده است.
کارایی زیستمحیطی,مدل مازاد مبنا,تابع فاصله جهتدار,مرز مقارن,مرز متوالی,شرکتهای برق منطقهای
https://aes.basu.ac.ir/article_1604.html
https://aes.basu.ac.ir/article_1604_1b13997c81cec780306ca2735a158d50.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
فصلنامه مطالعات اقتصادی کاربردی ایران
2322-2530
2322-472X
5
19
2016
10
22
ارایه جایگزینهایی برای جریمهی تأخیر تأدیه در بانکداری بدون ربای ایران
241
267
FA
محمدنقی
نظرپور
استادیار گروه اقتصاد دانشگاه مفید قم
f.mollakarimi@yahoo.com
فرشته
ملاکریمی
کارشناس ارشد پژوهشی، پژوهشکده پولی و بانکی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران
f.mollakarimi@gmail.com
لیلا
محرابی
کارشناس ارشد پژوهشی، پژوهشکده پولی و بانکی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران
l.mehrabi@mbri.ac.ir
10.22084/aes.2016.1605
یکی از نیازهای مهم و ضروری برای نظام بانکی دریافت به موقع وجوه از متقاضیان است؛ چراکه بانکها بر اساس میزان و سررسید مطالبات خود اقدام به ایجاد تعهد برای خود مینمایند. بدیهی است هر نوع اختلال در بازپرداخت اقساط تسهیلات، موجب ناتوانی در قبال سپردهگذاران و چهبسا باعث بیاعتباری و ورشکستگی مؤسسه و بانک، افزایش ذخایر احتیاطی، کاهش ظرفیت برای اعطای تسهیلات و وام و در نهایت کاهش بازدهی و ناکارآمدی بانک و مؤسسه میگردد. نظام بانکی برای اطمینان از وصول به موقع مطالبات، از روشهای متعددی بهره میگیرد. یکی از مهمترین این روشها اخذ وجه التزام بر مبنای شرط ضمن عقد است. میزان مطالبات معوق و نواقص موجود در این روش ضرورت ارائه جایگزین برای جریمهی تأخیر تأدیه در بانکداری بدون ربای ایران را گوشزد مینماید. مقاله پیش رو درصدد است با استفاده از روش تحلیلی و توصیفی و با ملاحظه تجارب سایر کشورها و با استفتاء از مراجع معظم تقلید، به بررسی این فرضیه بپردازد که راهکار افزایش نرخ سود معاملات در ابتداء قرارداد و تخفیف جایزه خوش حسابی در صورت بازپرداخت به موقع مبالغ قرارداد جایگزین مناسبی برای جریمهی دیرکرد بر مبنای وجه التزام عدم تأخیر تأدیه بهعنوان شرط ضمن عقد میباشد. بر اساس معیارهای ارزیابی روش مطلوب که عبارتند از مشروعیت، کارایی مناسب، تفکیک بین عوامل تأخیر، ماهیت بازدارندگی و جبران خسارت، راهکار افزایش نرخ سود معاملات در ابتداء قرارداد میتواند بهعنوان جایگزین روش موجود معرفی گردد.
وجه التزام,جریمهی دیرکرد,تعزیر مالی,مصالحه
https://aes.basu.ac.ir/article_1605.html
https://aes.basu.ac.ir/article_1605_efb6df3b7a633e1f6af9d0265c5fa674.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
فصلنامه مطالعات اقتصادی کاربردی ایران
2322-2530
2322-472X
5
19
2016
10
22
تأثیر توسعه مالی و ارزشافزوده بر مصرف انرژی در بخشهای صنعت و کشاورزی ایران
269
286
FA
عبدالمجید
آهنگری
دانشیار گروه اقتصاد دانشگاه شهید چمران اهواز
a_m_ahangari@yahoo.com
سعیده
کامران پور
دانشجوی دکتری اقتصاد دانشگاه شهید چمران اهواز
saeede.kamranpoor@gmail.com
10.22084/aes.2016.1606
در این مطالعه تأثیر دو متغیر توسعه مالی و ارزشافزوده بر مصرف انرژی در بخشهای کشاورزی و صنعت ایران، طی دوره زمانی 1392-1355 با بهکارگیری روش آزمون همگرایی باند مبتنی بر مدل تصحیح خطای نامقید (UECM) (پسران، شین و اسمیت، 2001) بررسی شده است. در این تحقیق نسبت اعتبارات پرداختشده به ارزشافزوده بخشهای صنعت و کشاورزی، بهعنوان شاخص توسعه مالی مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج آزمون باند ARDL نشان میدهد که در هر دو بخش در بلندمدت و کوتاهمدت رشد توسعه مالی و ارزشافزوده موجب افزایش مصرف انرژی میشوند. رشد توسعه مالی به میزان 1 درصد، مصرف انرژی را در بلندمدت در بخش صنعت و کشاورزی بهترتیب به میزان 0.05 و 0.025 درصد افزایش میدهد و 1 درصد افزایش در ارزشافزوده باعث رشد مصرف انرژی به میزان 0.31 و 0.62 درصد در بخشهای مذکور میشود. همچنین، در مورد تأثیر متغیرهای شهرنشینی و آزادسازی تجاری بهعنوان متغیرهای کنترل، نتایج حاکی از تأثیر منفی شهرنشینی و آزادسازی بر مصرف انرژی در بخش کشاورزی و تأثیر مثبت این متغیرها بر مصرف انرژی در بخش صنعت است.
مصرف انرژی,توسعه مالی,ارزشافزوده,بخشهای صنعت و کشاورزی,روش ARDL
https://aes.basu.ac.ir/article_1606.html
https://aes.basu.ac.ir/article_1606_d4bc9a6adda11c9322543d5e35aac6c9.pdf