دانشگاه بوعلی سینا
فصلنامه مطالعات اقتصادی کاربردی ایران
2322-2530
2322-472X
4
16
2016
01
21
تجزیه ی رشد بهره وری زیست محیطی عوامل تولید با استفاده از تابع فاصله ای در استان های ایران
1
24
FA
پریا
پارسا
دانشجوی کارشناسی ارشد اقتصاد انرژی دانشگاه شهید باهنر کرمان
paria_parsa1988@yahoo.com
زین العابدین
صادقی
0000-0002-6591-6090
استادیار گروه اقتصاد دانشگاه شهید باهنر کرمان
z_sadeghi@uk.ac.ir
سید عبدالمجید
جلائی اسفندآبادی
استاد گروه اقتصاد دانشگاه شهید باهنر کرمان
jalaee@gmail.com
<span lang="FA">در این مقاله سعی شده تا توابع فاصلهای هذلولی پارامتری را که به تازگی توسعهیافتهاند؛ جهت تجزیه و تحلیل کارایی زیستمحیطی و انرژی</span><span lang="FA">30 استان ایران برای سالهای 1390-1385 بر اساس دادههای تابلویی به کار گرفته شوند؛ تا رشد بهرهوری زیستمحیطی کل عوامل تولید را از طریق دو مؤلفه قابلاندازهگیری، «تغییر در فناوری و تغییر در کارایی فنی زیستمحیطی» بر اساس توابع فاصلهای هذلولی تخمین زده شده محاسبه نماید. نتایج در این دوره زمانی نشان میدهند؛ بهرهوری زیستمحیطی کل عوامل تولید بهطور متوسط 47/8 درصد کاهشیافته و این موضوع به علت کاهش شدید در کارایی فنی زیستمحیطی و همچنین افزایش انتشار آلاینده <sub>2</sub></span><span dir="LTR">CO</span><span lang="FA"> است. با افزایش انتشار </span><sub><span lang="FA">2</span></sub><span dir="LTR">CO</span><span lang="FA">، تغییرات بهرهوری زیستمحیطی عوامل تولید کوچکتر از تغییرات بهرهوری کل عوامل شده و بدین معناست که محیطزیست به جای بهبود با پدیده تخریب در طی دوره زمانی مذکور مواجه شده است.</span>
استانهای ایران,کارایی انرژی,کارایی زیستمحیطی,بهرهوری زیستمحیطی عوامل تولید,تابع فاصلهای
https://aes.basu.ac.ir/article_1328.html
https://aes.basu.ac.ir/article_1328_f19398d00e9380e97ffb41fd98f54574.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
فصلنامه مطالعات اقتصادی کاربردی ایران
2322-2530
2322-472X
4
16
2016
01
21
عوامل اقتصادی مؤثر بر بیثباتی درآمدهای مالیاتی دولت
25
42
FA
ابراهیم
نصیرالاسلامی
استادیار گروه آمار دانشگاه بوعلی سینا
enasiroleslami@yahoo.com
تیمور
رحمانی
دانشیار گروه اقتصاد دانشگاه تهران
trahmani@ut.ac.ir
حمید
ابریشمی
استاد گروه اقتصاد دانشگاه تهران
abrishami@ut.ac.ir
<span lang="FA">تنوع</span><span lang="FA">بخشی</span><span lang="FA">به</span><span lang="FA">منابع</span><span lang="FA">درآمدها</span><span lang="FA">اعمال</span><span lang="FA">یک</span><span lang="FA">سیاست</span><span lang="FA">استراتژیک</span><span lang="FA">در اقتصاد و مدیریت است. با تنوعبخشی امکان</span><span lang="FA">دسترسی</span><span lang="FA">با ثباتتر و انعطافپذیرتری</span><span lang="FA">به</span><span lang="FA">اهداف</span><span lang="FA">و کارکردهای</span><span lang="FA">مدیریت</span><span lang="FA">مالی</span><span lang="FA">فراهم میشود. در این مقاله، اثر متغیرهایی</span><span lang="FA">مانند نوسانات</span><span lang="FA">تولید ناخالص</span><span lang="FA">داخلی، شاخص</span><span lang="FA">تنوعبخشی</span><span lang="FA">مالیات، سهم</span><span lang="FA">مالیاتهای غیرمستقیم، نسبت</span><span lang="FA">مالیات</span><span lang="FA">به</span><span lang="FA">تولید ناخالص</span><span lang="FA">داخلی، نرخ</span><span lang="FA">رشد درآمدهای</span><span lang="FA">نفتی، تولید ناخالص</span><span lang="FA">داخلی</span><span lang="FA">سرانه، سهم</span><span lang="FA">ارزش</span><span lang="FA">افزوده</span><span lang="FA">بخش</span><span lang="FA">کشاورزی</span><span lang="FA">و ضریب</span><span lang="FA">جینی</span><span lang="FA">بر</span><span lang="FA">نوسانات</span><span lang="FA">درآمدهای</span><span lang="FA">مالیاتی</span><span lang="FA">دولت</span><span lang="FA">با استفاده از روش مدل خود رگرسیونی و توزیع با وقفه</span><span dir="LTR">(ARDL)</span><span lang="FA">مورد</span><span lang="FA">بررسی</span><span lang="FA">و تحلیل</span><span lang="FA">قرار گرفته</span><span lang="FA">است.</span>
<span lang="FA">نتایج بهدستآمده از تخمین مدل رگرسیونی نشان میدهند که ساختار مالیاتها و همچنین ساختار اقتصاد در یافتن ترکیبی از مالیاتها که ثبات درآمدی برای دولت به وجود آورند، نقش مهمی دارند، علاوه بر این ساختار هر مالیات نیز بر عملکرد مالیاتی و نتایج آن اثر تعیینکنندهای دارد.</span>
مالیات,ثبات و پایداری درآمدی,مدل خودرگرسیونی و توزیع با وقفه (ARDL)
https://aes.basu.ac.ir/article_1329.html
https://aes.basu.ac.ir/article_1329_9020da50aba699566f87c5cdffacc918.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
فصلنامه مطالعات اقتصادی کاربردی ایران
2322-2530
2322-472X
4
16
2016
01
21
تجزیه عوامل مؤثر بر انتشار آلودگی دیاکسید کربن در صنایع محصولات کانی غیرفلزی ایران
43
57
FA
محسن
پورعبادالهان کویچ
دانشیار گروه اقتصاد دانشگاه تبریز
mohsen_p54@hotmail.com
محمدمهدی
برقی اسگویی
دانشیار گروه اقتصاد دانشگاه تبریز
mahdi_oskooee@yahoo.com
حسین
پناهی
دانشیار گروه اقتصاد دانشگاه تبریز
panahi@tabrizu.ac.ir
خدیجه
صالحی ابر
کارشناس ارشد اقتصاد، دانشگاه تبریز
salehi_kh90@yahoo.com
ایرج
قاسمی
کارشناس ارشد اقتصاد، دانشگاه تبریز
iraj.ghasemy@gmail.com
دیاکسید کربن ناشی از احتراق سوختهای فسیلی با داشتن بیشترین سهم از گازهای گلخانهای، مهمترین عامل آلودگی هواست. صنایع محصولات کانی غیرفلزی با داشتن سهم 8/25 درصدی در سال 1390، بیشترین نقش را در انتشار آلودگی دیاکسید کربن صنایع ده نفر کارکن و بیشتر ایران داشته است. داشتن آگاهی از چگونگی تغییرات این نوع آلودگیها مستلزم توجه به عوامل مختلف مؤثر در انتشار آنها است. بر همین اساس در مطالعه حاضر، انتشار دیاکسید کربن در صنایع محصولات کانی غیرفلزی ایران طی دوره 1390-1379، به شش عامل اثر فعالیت، اثر ساختار بینبخشی، اثر ساختار درونبخشی، اثر شدت انرژی، اثر ترکیب سوخت و اثر ضریب انتشار تجزیه میشود و با استفاده از روش LMDI، اثر تغییر در هر یک از این عوامل بر تغییرات انتشار دیاکسید کربن مورد بررسی قرار میگیرد. نتایج حاصله نشان میدهد که تغییرات در اثر فعالیت، اثر ساختار بینبخشی و اثر ضریب انتشار بهترتیب بیشترین تأثیر را بر رشد انتشار دیاکسید کربن صنایع محصولات کانی غیرفلزی داشتهاند و در نقطه مقابل، تغییرات اثر شدت انرژی، اثر ساختار درونبخشی و اثر ترکیب سوخت عوامل اصلی کاهش انتشار دیاکسید کربن بودهاند.
تحلیل تجزیه شاخص,انتشار آلودگی دیاکسید کربن,صنایع محصولات کانی غیرفلزی,روش LMDI,ایران
https://aes.basu.ac.ir/article_1330.html
https://aes.basu.ac.ir/article_1330_7ac3e47e1b97d073ff6ec7beb7ccce98.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
فصلنامه مطالعات اقتصادی کاربردی ایران
2322-2530
2322-472X
4
16
2016
01
21
بررسی رابطه رشد اقتصادی با فقر و نابرابری در ایران طی برنامه های اول تا چهارم توسعه
59
79
FA
حسین
راغفر
دانشیار اقتصاد دانشگاه الزهرا
raghhg@yahoo.co.uk
میترا
باباپور
کارشناس ارشد اقتصاد دانشگاه الزهرا
babapour.mitra@yahoo.com
محدثه
یزدانپناه
کارشناس ارشد اقتصاد دانشگاه الزهرا
myazdan_p@yahoo.com
در این مطالعه پدیده فقر در ارتباط با رشد اقتصادی و نابرابری به تفکیک برنامههای توسعه اول تا چهارم اقتصادی، اجتماعی بررسی میشود. بدین منظور کششهای فقر نسبت به رشد اقتصادی و نابرابری محاسبه میشود و در نهایت چگونگی توزیع منافع ناشی از رشد به کمک شاخص نرخ رشد معادل فقر کاکوانی و سان (2008) موردبررسی قرار میگیرد. بررسی نرخ رشد معادل فقر میتواند ابزار بسیار مهمی برای سیاستگذاری دولتها در جهت کاهش فقر باشد. تجزیه تغییرات فقر در مناطق شهری، روستایی و کل کشور نشان میدهد که اثر خالص رشد بر فقر منفی است اما اثر خالص نابرابری دارای نوسانات مثبت و منفی بوده است. تحولات اقتصادی و سیاسی در ایران طی دوره موردمطالعه تا حد زیادی میتواند این روند نامنظم را توجیه کند. محاسبه شاخص نرخ رشد معادل فقر و مقایسه نتایج برنامههای توسعه اول تا چهارم اقتصادی، اجتماعی ایران نیز نشان میدهد که علیرغم وجود برنامههای توسعه اقتصادی و اجتماعی در کشور سیاست اثرگذاری برای دستیابی به رفاه و آسایش مستمر دنبال نشده است.
فقر,نابرابری,رشد,نرخ رشد معادل فقر,ایران
https://aes.basu.ac.ir/article_1331.html
https://aes.basu.ac.ir/article_1331_eceef6067ca0f0197c344dab2d0f4156.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
فصلنامه مطالعات اقتصادی کاربردی ایران
2322-2530
2322-472X
4
16
2016
01
21
تأثیر ابعاد سرمایه انسانی بر بهرهوری کل عوامل تولید در اقتصاد ایران
81
106
FA
محمدعلی
فلاحی
استاد گروه اقتصاد دانشگاه فردوسی مشهد
falahi@um.ac.ir
فرشته
جندقی میبدی
دانشجوی دکتری اقتصاد دانشگاه فردوسی مشهد
fe_ja72@stu.um.ac.ir
زهره
اسکندری پور
کارشناس انجمن علمی اقتصاد توسعه منطقه ای
esard@um.ac.ir
<span lang="FA">در این مطالعه رابطه بلندمدت میان ابعاد سرمایه انسانی (آموزش و سلامت) و بهرهوری کل عوامل (</span><span dir="LTR">TFP</span><span lang="FA">) تولید ایران با استفاده از تحلیل سری زمانی طی دوره زمانی 57-1389 برآورد شده است. در کنار شاخصهای سرمایه انسانی از متغیرهای دیگری نظیر انباشت سرمایه تحقیق و توسعه داخلی و موجودی سرمایه سرانه بهعنوان متغیرهای کنترل استفادهشده است. تحلیل همگرایی بلندمدت از طریق برآورد الگوی تصحیح خطای نامقید (</span><span dir="LTR">UECM</span><span lang="FA">) بر مبنای آزمون باند انجام و ضرایب بلندمدت و کوتاه مدت با استفاده از الگوی خود بازگشت با وقفههای گسترده(</span><span dir="LTR">ARDL</span><span lang="FA">) برآورد شده است. نتایج برآورد حاکی از اثر مثبت و معنیدار شاخصهای سرمایه انسانی و موجودی سرمایه سرانه بر سطح بهرهوری کل عوامل است. نتایج آزمون علیت در چارچوب الگوی تصحیح خطا (</span><span dir="LTR">ECM</span><span lang="FA">)، بیانگر وجود رابطه علی دوطرفه میان سرمایه انسانی از نوع آموزش و بهرهوری کل عوامل تولید در بلندمدت است.</span>
بهرهوری کل عوامل تولید,سرمایه انسانی,الگوی خود توضیح با وقفههای گسترده(ARDL),آزمون باند,آزمون علیت,ایران
https://aes.basu.ac.ir/article_1332.html
https://aes.basu.ac.ir/article_1332_be157ddf22ec7b70cb387135a06772d5.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
فصلنامه مطالعات اقتصادی کاربردی ایران
2322-2530
2322-472X
4
16
2016
01
21
اثر تغییرات جمعیتی بر مالیات ناشی از مصرف و درآمد در اقتصاد ایران: رویکرد شبیهسازی خرد
107
134
FA
ابراهیم
رضایی
استادیار گروه اقتصاد مرکز تحقیق و توسعه علوم انسانیسازمان سمت
ebrahim.rezaei@gmail.com
این مقاله، یکی از مهمترین «موضوعات اقتصادی» یعنی رابطهی بین درآمدهای دولت و تغییرات جمعیتی را که ممکن است تبدیل به یک «مسأله اقتصادی» شود مورد بررسی قرار میدهد. برای این منظور دو پایهی مالیاتیِ درآمد و مصرف که به لحاظ نظری، بیشترین ارتباط را با تغییرات جمعیتی دارند انتخاب شدهاند. برای این بررسی از یک چارچوب تحلیلی خرد استفادهشده که شامل چند مرحله است: در مرحلهی اول، پروفایلهای درآمدی افراد تخمین زده شدهاند، سپس با استفاده از یک تابع چند نرخی، مالیات متعلق به هر طبقهی سنی برآورد شده و در نهایت بعد از پیشبینی کل دریافتیهای مالیات بر درآمد، بر اساس یک تحلیل حساسیت، واکنش مالیات بر درآمد متعلق به هر کدام از گروههای سنی به تغییرات جمعیتی مورد ارزیابی قرار گرفته است. همچنین، مالیات بر مصرف نیز طی یک فرآیند چند مرحلهای و بهکارگیری ابزارهای تخمین و جداول داده- ستانده مورد برآورد واقعشده است. نتایج بهدستآمده نشان میدهند که مالیات بر درآمد در ایران در حال حاضر صرفاً برای گروههای پایین سنی تحت تأثیر منفی تغییرات جمعیتی قرارگرفته و با یک آهنگ مداوم تا اواخر دههی 1410 شمسی سایر طبقات سنی را نیز در برمیگیرد. مالیات بر مصرف نیز کندتر از مالیات بر درآمد تحت تأثیر قرار خواهد گرفت.
تغییرات جمعیتی,مالیات بر مصرف,مالیات بر درآمد,شبیهسازی خرد,تابع مالیات چند نرخی
https://aes.basu.ac.ir/article_1333.html
https://aes.basu.ac.ir/article_1333_4079b460bdb6b1af88819ffa6e70cdc9.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
فصلنامه مطالعات اقتصادی کاربردی ایران
2322-2530
2322-472X
4
16
2016
01
21
ارزیابی تقارن یا عدم تقارن واکنش مصرف گاز طبیعی به تغییرات قیمت و درآمد در بخش صنعت ایران
135
155
FA
ویدا
ورهرامی
استادیار گروه اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی
vida7892000@yahoo.com
رسام
مشرفی
استادیار گروه اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی
moshrefi@sbu.ac.ir
جابر
لایق گیگلو
کارشناسی ارشد اقتصاد، دانشگاه شهید بهشتی
layegh@yahoo.com
<span lang="FA">هدف این مطالعه بررسی اثرات نامتقارن قیمت گاز طبیعی بر میزان مصرف آن در بخش صنعتی ایران است که به عنوان هدف فرعی توابع تقاضای گاز طبیعی در این بخش نیز تخمین زده شده است. این مطالعه به تجزیه و تحلیل وجود یا عدم وجود اثرات نامتقارن قیمت گـاز طبیعی در قالب مدل کویک برای دوره زمانی 91-1370پرداخته است. نتایج بهدستآمده از این پژوهش، با استفاده از تجزیه قیمت و استفاده از آزمون والد، گویای این مطلب است که اثرات تغییرات قیمت گاز طبیعی بر میزان مصرف آن در بخش صنعتی در فاصله سالهای 91-1370متقارن است. همچنین نتایج این پژوهش نشان داد که اثر تغییرات درآمدی بر مصرف گاز طبیعی در بخش صنعتی در این دوران نامتقارن است. در دوره موردبررسی در این مقاله، کششهای قیمتی بلندمدت و کوتاهمدت تقاضای گاز طبیعی 0.56- و 0.33- و کششهای درآمدی کوتاهمدت و بلندمدت تقاضای گاز طبیعی 59/16 برآورد گردیده است.</span>
اثرات نامتقارن,مدل کویک,کشش قیمتی و کشش درآمدی گاز طبیعی
https://aes.basu.ac.ir/article_1334.html
https://aes.basu.ac.ir/article_1334_b448bf67b1471f4e2f1a98b72b14a053.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
فصلنامه مطالعات اقتصادی کاربردی ایران
2322-2530
2322-472X
4
16
2016
01
21
تحلیل مقایسهای کارایی انرژی صنایع بزرگ استانهای ایران با استفاده از روش تحلیل فراگیر دادهها در دورهی 1390-1387
157
178
FA
وحید
شهابی نژاد
مربی گروه اقتصاد دانشگاه شهید باهنر کرمان
shahabinejad375@gmail.com
دو شاخص شناختهشده راجع به اینکه نهادههای انرژی چگونه مصرف میشوند وجود دارد: یکی شدت انرژی که میزان مصرف انرژی برای تولید یک واحد محصول را اندازه میگیرد و دیگری کارایی انرژی (بهرهوری انرژی)، که نسبت تولید ناخالص داخلی به انرژی مصرفی را اندازه میگیرد. اما این دو شاخص انرژی را به عنوان تنها نهاده در نظر میگیرند. در مقابل، شاخص TFEE علاوه بر انرژی سایر نهادههای کلیدی تولیدمثل نیروی کار و سرمایه را نیز در محاسبهی کارایی انرژی لحاظ میکند. در این مطالعه کارایی انرژی صنایع بزرگ استانهای ایران در دوره 1390-1387 با استفاده از شاخص کارایی کل عامل انرژی (TFEE) در چارچوب کلیهی عوامل تولید و بر پایهی روش تحلیل فراگیر دادهها محاسبهشده است. نتایج نشان میدهد که میانگین کارایی انرژی کل صنایع بزرگ استانهای ایران در دورهی موردنظر تقریباً 4/0 میباشد و بیشترین میزان متوسط کارایی انرژی به ترتیب مربوط به استانهای هرمزگان، تهران، بوشهر، آذربایجان و کرمان و کمترین آن نیز مربوط به خراسان شمالی، چهارمحال بختیاری، سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی و لرستان میباشد. همچنین برآوردها در دورهی مورد نظر نشان میدهد که متوسط کارایی انرژی استانها تا سال 1389 در حال کاهش و پس از آن یعنی در سال 1390 با اصلاح قیمت حاملهای انرژی افزایشیافته است.
کارایی کل عامل انرژی,تحلیل فراگیر دادهها,صنایع بزرگ استانهای ایران
https://aes.basu.ac.ir/article_1335.html
https://aes.basu.ac.ir/article_1335_f6508013f82b02dde4c1802f70f53cc4.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
فصلنامه مطالعات اقتصادی کاربردی ایران
2322-2530
2322-472X
4
16
2016
01
21
تأثیر نابرابری آموزش بر توزیع درآمد در ایران
179
203
FA
سید مرتضی
افقه
استادیار دانشکده اقتصاد دانشگاه شهید چمران اهواز
morteza.afghah@gmail.com
مائده
غرافی
کارشناس ارشد توسعه اقتصادی و برنامهریزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز
m.gharafi@yahoo.com
مهدی
بصیرت
استادیار گروه اقتصاد دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز
mehdi.basirat@yahoo.com
مطالعه پیرامون عوامل مؤثر بر توزیع درآمد از مهمترین اهداف محققین علوم اجتماعی در کشورهای درحالتوسعه میباشد. در این میان نقش آموزش در توزیع درآمد ازجمله موضوعاتی است که توجه متفکرین حوزه علوم اجتماعی و توسعه را به خود جلب کرده است. در ایران نیز موضوع توزیع درآمد و عوامل مؤثر بر آن از اهمیت خاصی برخوردار است؛ به این دلیل، در این پژوهش سعی شده است تا اثر نابرابری آموزش بر توزیع درآمد در ایران طی دوره 1390-1360موردمطالعه قرار گیرد. به این منظور، با استفاده از متغیرهای متوسط سالهای تحصیل و ضریب جینی آموزش نیروی کار بالای 15 سال به عنوان معیارهایی برای سنجش نابرابری آموزش و با بهرهگیری از روش همجمعی یوهانسن – یوسیلیوس، اثر نابرابری آموزش بر توزیع درآمد مورد آزمون قرار گرفت. همچنین در این مطالعه، از متغیرهای سهم هزینههای آموزشی دولت، اندازه دولت و تولید ناخالص داخلی سرانه به عنوان دیگر متغیرهای اثرگذار بر توزیع درآمد استفاده شد. این مطالعه نشان داد که متغیر ضریب جینی آموزش، بهتر میتواند اثر نابرابری آموزش بر توزیع درآمد را توضیح دهد و بیانگر این است که نابرابری آموزش با نابرابری درآمد ارتباط مستقیم داشته، درحالیکه سهم هزینههای آموزشی دولت با ضریب جینی درآمد رابطه معکوس دارد. نتایج این تحقیق نشان میدهد که حرکت به سمت کاهش نابرابری در آموزش منجر به توزیع بهتر درآمد خواهد شد. به علاوه، افزایش سهم هزینههای آموزشی دولت منجر به بهبود ضریب جینی درآمد شده است.
نابرابـری آموزش,توزیع درآمـد,متوسط سالهای تحصیل,ضـریب جینی آموزش,روش یوهانسن–یوسیلیوس
https://aes.basu.ac.ir/article_1336.html
https://aes.basu.ac.ir/article_1336_2a354cdb7066a69ba17545129bf2238d.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
فصلنامه مطالعات اقتصادی کاربردی ایران
2322-2530
2322-472X
4
16
2016
01
21
معرفی یک سیستم پیشبینی مناسب برای برآورد تقاضای درمان در بیمارستان امام رضا(ع) ارومیه
205
232
FA
کیومرث
شهبازی
دانشیار گروه اقتصاد دانشگاه ارومیه
kiumars_shahbazi@yahoo.com
اکبر
پیله ور سلطان احمدی
کارشناس ارشد اقتصاد دانشگاه ارومیه
pilehvareco90@aol.com
بیمارستانها وظیفه حفظ سلامت افراد را بر عهده داشته و قسمت اعظم هزینههای سلامت را به خود اختصاص میدهند. شواهد حاکی از آن است که چشمانداز وسیعی برای ارتقاء و اعتلای منابع بیمارستانها (مالی و انسانی) وجود دارد. آگاهی و اطلاع از مقدار تقاضای آینده، مدیریت بهینه این منابع و کیفیت خدماترسانی در حوزه سلامت را تا حد زیادی تضمین مینماید. هدف اصلی این مطالعه بررسی مدلهای خطی (ARIMA) و غیرخطی (شبکه عصبیMLP) در پیشبینی تقاضای تعداد افراد بیمار جهت بستری در بیمارستان امام رضا (ع) ارومیه، در بازههای زمانی ساعتی، روزانه، هفتگی و ماهانه و همچنین به تفکیک بخشهای مختلف بیمارستان است. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که مدل غیرخطی شبکهی عصبی مصنوعی مبتنی بر الگوریتم MLP، دارای عملکرد بهتری در پیشبینی تقاضای درمان (در دوره نمونه) بوده و قادر است پیشبینیهای دقیقتری نسبت به مدل ARIMA ارائه دهد. مدل شبکه عصبی MLP با متوسط درصد خطای 96/24% نسبت به مدل ARIMA با متوسط درصد خطای کل 73/26% دارای قدرت پیشبینی بالایی میباشد. همچنین نتایج پیشبینیهای بخش کودکان و نوزادان نشان میدهد که مدل خطی ARMA دارای قدرت پیشبینی بالاتری نسبت به مدل غیرخطی شبکه عصبی MLP میباشد که دلیل این ناسازگاری با فرضیههای تحقیق را میتوان در واریانس پایین دادههای این بخش جستجو کرد.
پیشبینی تقاضای درمان,بخش اورژانس,مدل اتورگرسیو میانگین متحرک,مدل شبکههای عصبی
https://aes.basu.ac.ir/article_1337.html
https://aes.basu.ac.ir/article_1337_29fd6ad7afc84de11865cf2526d89385.pdf